سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      حکم یار

      شعری از

      حبیب رضایی رازلیقی

      از دفتر یاس نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۲:۲۰ شماره ثبت ۴۶۰۴۰
        بازدید : ۹۲۶   |    نظرات : ۱۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

      ( حکم یار )

      دلخوشِ آنم که جان، فدیهٔ جانان دهــم
      به یک اشارهٔ دوست ، به باد ایمان دهم

      باده نکرده مدهوش، مستِ جمالِ یارم
      به چشمانِ خُمارش ، مُلکِ سُلیمان دهم

      می بده ساقی مرا، مرانم از میکده
      این دلِ پرشرر به، آتشِ سوزان دهم

      عمری به میخانه ها، درپیِ یک نشانم
      به دیدارِ جمالش، جانِ خود آسان دهم

      به لب رسیده جانم، زِ هجرِ رویِ جانان
      این سرِ پُرشور به، زُلفِ پریشان دهم

      حدیث باکه گویم، رسیده فصلِ خزان
      بَر قَدحی،گوهرِ، جوانی ارزان دهم

      حُکمِ نِگار باشد ، کویِ منایِ عشقش
      این دلِ دربندِ خود، بـه تیغِ بُرّان دهم

      پَر بِکشی عاقبت، زین قفسِ عاشقی
      گَنج شود رنجِ تو، دردِ تو درمان دهم

      طالعِ طَلعت دَمَد، دور نباشد ( حبیب )
      عیان شود رویِ ماه، هِجرتوپایان دهم


      حبیب رضایے رازلیقے 
      ۶
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۰۴
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و عارفانه
      جسارتا موزون بنظر نمی رسد
      مثلا مصرع سوم خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۵:۳۳
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      صفیه پاپی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۴۸
      ................. خندانک خندانک خندانک ...................
      زیبااا بود همشعر خوبم خندانک خندانک خندانک
      هزارااان درود خندانک خندانک خندانک
      ................. خندانک خندانک خندانک ......................
      تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

      دختر کوچکی در یک کلبه محقر دور از شهر در یک خانواده فقیر به دنیا آمده بود. زایمان، زودتر از زمان مقرر انجام شده و او نوزادی زودرس، ضعیف و شکننده‌ای بود، طوری که همه شک داشتند او زنده بماند. وقتی ۴ ساله شد، بیماری ذات‌الریه و مخملک را با هم گرفت، ترکیب خطرناکی که پای چپ او را از کار انداخت و فلج کرد؛ اما او خوش‌شانس بود..
      او خوش شانس بود چون مادری داشت که او را تشویق و دلگرم می‌کرد. مادرش به او گفت: علی‌رغم مشکلی که در پایت داری، با زندگیت هر کاری که بخواهی می‌توانی بکنی، تنها چیزی که احتیاج داری ایمان، مداومت در کار، جرأت و یک روح سرسخت و مقاوم است. بدین ترتیب در ۹ سالگی دختر کوچولو بست‌های آهنی پایش را کنار گذاشت و بر خلاف آنچه دکترها می‌گفتند‌ که هیچ‌گاه به طور طبیعی راه نمی‌رود، راه رفت و ۴ سال طول کشید تا قدم‌های منظم و بلندی را برداشت و این یک معجزه بود!
      او یک آرزوی باور نکردنی داشت، آرزو داشت بزرگ‌ترین دونده زن جهان شود؛ اما با پاهایی مثل پاهای او این آرزو چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ در ۱۳ سالگی در یک مسابقه دو شرکت کرد و در تمام مسابقات آخرین نفر بود. همه به اصرار به او می‌گفتند که این کار را کنار بگذارد، اما روزی فرا رسید که او قهرمان مسابقه شد!
      از آن زمان به بعد ویلما رادولف در هر مسابقه‌ای شرکت کرد و برنده شد. در سال ۱۹۶۰ او به بازی‌های المپیک راه یافت و آنجا در برابر اولین دونده زن دنیا، یک دختر آلمانی قرار گرفت که تا به حال کسی نتوانسته بود او را شکست دهد؛ اما ویلما پیروز شد و در دو ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و دو امدادی ۴۰۰ متر ۳ مدال المپیک گرفت. او اولین زنی بود که توانست در یک دوره المپیک ۳ مدال طلا کسب کند.
      در حالی که گفته بودند او هیچ وقت نمی تواند دوباره راه برود!
      مجنون ملایری
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۵۰
      با سلام استاد عزیز خوب سروده اید موفق باشید
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۳۶
      سلام ودرود بر شما

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۱۰
      خندانک
      سمانه هروی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۹:۲۶
      خندانک
      یک عمر پریشان شدم و جامه دریدم
      تا روی در پرده عشق ماه بدیدم
      سوزاند مرا هجر و این قدر صبوری؟!
      از دست برفت عمر من و خیر ندیدم


      خندانک خندانک
      درووودها
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0