دلم شیراز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
دو چشم ناز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
دلم تنگ دلت گشته نمیدانی دلم دیگر
دلی دلباز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
عجب ابرو کمان داری ، دلم با تیر آن ابرو
شکاری باز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
صدای شانه بر مویت ، طنین ساز فارابی است
دلم آن ساز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
برقص آورده ای مارا ، دلم با چین آن دامن
شلنگ انداز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
گره بگشا زپیراهن ، هوا گرم و کمی شرجی است
دلم اهواز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
سمرقند و بخارا را که خواجه پیش از این بخشید
دلش قفقاز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
ببین آخر بدست آوردن این ترک شیرازی
دوچندان راز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
دلم تنهاست ، تنها تر از این تن ها دلم هرگز
دلی دمساز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
#امیرحسین_مقدم
پاییز 1391
پ . ن
سلام. خوشحالم از حضور دوباره در شعرناب
شاید خیلی از شما این غزل را پیشتر خوانده ی شنیده باشید. ازاین بابت عذرخواهم اما دوست داشتم بازگشتم با این غز ل باشد.
امیدوارم لحظه های خوبی در انتظار همه مان باشد.
دوستتان دارم به مهر .....
من علاقه خاصی به شیراز دارم و خاطرات خاصی هم ... اثر زیبای شما در بعضی از سطرها دگرگون کرد مرا... بسیار زیبا و خیال انگیز بود و صدای گرم شما لذت و دلنشینی این اثر را دوچندان کرده بود. درود بر شما
................ ................... دلم اهواز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
بسیااار زیبااااا و به یاد ماندنی ... هزارااان درود برادر بزرگوارم ................ ................... بهارانه ای تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:
باز غوغای بهار است وچه پر شور وشرم می روم مست شوم تا دل صحرا بپرم در سماع گل وپیچک متحیر شوم و سهم عاشق شدنم را زطبیعت ببرم توتمنای منی،غرق نیاز است دلم باز با مهر بخوانم که همین دورو برم هرکجا میخک سرخی است تو در یاد منی چشم شیداست که هر لحظه ترا می نگرم عشق مفهوم قشنگیست که یادم دادی می نشانم به دل شعر،همین شد هنرم...
صفیه پاپی
..................... .................. بهترین روزهای زندگیتان در راهند... سبز باشید
زمستان سال ۹۰ بود ، حدود ۱۰ سال بود که دریافته بودم شعر هم جز دغدعه های من است و از اوایل سال۸۹ شعر شده بود مهمترین دغدغه ام. برگردیم به کلاممان زمستان سال ۹۱ بود که باشعرناب آشناشدم شعرناب تاثیر بسزایی روی شاعرانگی من داشت آون روزها همه چیز کمی فرق داشت حتی شکل بازدید و البته حصور در فضای مجازی فوق فوقش یک لب تاب داشتی و به هرحال باید مرتب مینشتی پشت میز و .... اما حالایک گوشی و ... حالا هرکجا که بخواهی با این حال پیشتر ها، بیشتر آدم ها و دوستهای مجازیت را در روز میدیدی اما حالا .... خودم هم پیشر به این مسئله توجه نکرده بدم که درست مثل قدیم های ما ادمهای حقیقی که صفا بیشتر بود ، در قدیم های دنیای مجازی هم بهمچنین .
گرچه وقتی وارد این سایت شدم ، یکسال از حضورم در فیس بوک میگذشت اما شعر ناب اولین حصور من با جمع شعرا بود خاصه اینکه نخستین برخوردم با ناب ، مراسمی بودکه با اسم همایش شعرناب برگزار شد
اینجا با دوستاتی آشناشدم که مفتخرم به آشناییشان مثل خانمها و آقایان : مسعود خان میناآباد و همسر گرامیشان سودابه طهماسبی عزیز ، علی صفری ، فرهین بانوی رام ، امیر علی مطلوبی ( سخن سنج تبریزی) ، منوچهر منوچهری بیدل ، احمدالبرز ، درویش دولتی و ..... و دکتر زرین قلمی عزیز و صدالبته که مدیر محترم ، جناب فکری عزیز
انجا بودم تا اواسط سال ۹۳ و بعد مدتی فراق و دوباره در آغاز سال ۹۵
به همه دوستان چه قدیم و چه جدید دوباره درود عرص میکنم و امیدوارم مجال حصور دردفتر شعر یکان یکان شما فراچنگ آید
روز و روزگارتان خوش و خرم به امید شعرهای بهتر باقی بقا
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
من صابر درد ها ی خویشم