احساس عاشقی

بسیار ممنونم بانو افسانه عزیز و گرانقدر

درود بانو
بسیار زیبا بود

................. ........................
هزارااان درود
................. .......................
هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد .
روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد احدی به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود. همسرش به تنهایی او را دفن کرد. اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد وگفت :
کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت...!

زود قضاوت نکنیم

سلام شاعرگرامی
زیباست شعرتان
دستتان دردنکنه

کوتاه ولی خواندنی والهام بخش

هزار و یک ترانه
دفتر اول: یاد یار
نام ترانه: افسون نگاه تو
با الهام از شعر / احساس عاشقی / از بانو افسانه چوگانی( افسون)
**
افسون نگاه تو
چشم ه من افسون کرد
افسون هوای تو
وجود من افسون کرد
برق نگاه تو
دل من آتش زد
حال و هوای تو
حال من دگرگون کرد
یک نگاه به چشم تو
دنیا یه نگاهم برد
**
حسن بذرگری(آیین)
توضیحات: سرایش95/1/7- بداهه- ناتمام