تب

بسیار ممنونم خانم د کتر دلشید گرانقدر و عزیز بسیار بسیار لذت بردم از این همه زیبایی واقعا دست مریزاد
خیلی دوست دارم این بداهه امروزم را که لحظاتی قبل سرورم را تقدیم شما نمایم امیدوارم مقبول گردد

داستان ــــ
منو،
لب های
تو؛
از یک بوسه
آغاز شد
۱-
۲-
۳-
۴-
۵-
۶-.
جهان پدیدار شد ــ
و این بوسه
همچنان
ادامه دارد ... بداهه

به بزرگواریتان ببخشید کم و کسری انرا

رشته هائی زِ کلافِ سخنم می تابم


تا ببافم رخِ زیبای تو در بسترِ قاب.....................

استاد گلشید عزیزم..............ممنون که مارامهمان گل واژه های نابتان
کردین

تارِ موهای یار


و


پودِ دستانِ دلدار ،


بسترِ شعری


برای خواب


درود مهربانوی عزیزم
بسیارزیبا وشورانگیزبود






واژه واژه اش برجان ودلم نشست
سپاس نازنینم

درود بانو
غزلی ناب و زیباست

درودها بانو

درود بر شما، بسیار زیبا، سرشار از احساس
و ... خاطره انگیز و الهام بخش
ممنون که به اشتراک گذاشتید
********
یادم آمد ز غم عشق و پریشانی خود
از نفس های پر از گریه ی ایام شباب
عشق تو بود برایم به خدا کاخ امید
اینک اما به سرم گشته همان کاخ خراب
سلیمانی

بسیار زیبا...
احسنت به این قریحه بانو...
برقرار باشید...
مستم از بادهٔ خوش رنگ لبانت جانا..
نیست حاجت دگرم بر قدح و جام شراب..
بداهه

درود بر احساس بسیار زیبایت
عالی بود و پر احسااااااااس

سلام .
درود به شما و غزل زیبایتان

باسلام بانو عالی موفق باشی

باسلام وعرض ادب خدمت بانو دلشید
رشته هائی زِ کلافِ سخنم می تابم
تا ببافم رخِ زیبای تو در بسترِ قاب
بسیار زیبا ،سرشار از استعارات زیبا وبجابود

به به ... عالییییییی بود خواهر گلشید عزیزم
مرحبا
ماه بود
ماه

سه بارماه

عالی سرودی دلشید عزیزم

روح بلندی داری و لطیف

می نشانم به تنم گلبنِ مینوی تو را

بوی ِ تو می کُنَدَم مست زِ سودای گلاب

بسیار زیبا
پاینده باشید

سلام
چه اندازه زیبا بود و دلچسب برایم
می دهد هدیه به پروانه ی دل، حالِ خراب
....
هدیه .. حال خراب
زیبا اوردید کنار هم ممنون

سرکارخانم اسماعیل تبار، بانوی گرامی، سلام علیکم.
...............................................................................
می وَزد حادثه ی سوز، زِگردونه ی یاد
می کِشد تشنگیِ مهرِ تواَم، سویِ سراب
................................................................
بسیار بسیار زیباست بانوی بزرگوار...............
مضمون بسیار عالی وپردازش زیبا..........
.............................................................................
وباعرضِ پوزش: درمصرعِ سوم یک هجای کوتاه کم داردو، سکته ای ملیح،درمصرعِ پنجم ، این سکته، بیشتربه چشم میخورد.....
ببخشید بانو، حیفم آمد که نگویم واین غزل بااین همه زیبایی......
نیاز به لطفِ شما دارند این دومصرع........
موفق باشید انشاءا...........

سلام و درود
به خواندن مطلبم دعوتید
محبت نموده نظر خود را مرقوم فرمائید
با تشکر
http://sherenab.com/News-View-6729.html
لینک فوق را انتخاب و با کلیک راست open link را کلیک کنید

درود بربانوی بزرگوار

بسیار زیبا بود

برون از وصف ما یی - وا تومهتاب
برون از چشم مایی - وا توشب تاب
برون از تاب مایی- وا توای تب
برون از خواب مایی -وا توای خواب

هزار و یک ترانه
دفتر اول: یاد یار
نام ترانه: بی تاب _ بی تابم ام شب
در مشاعره با شعر / تب / اثر بانو حوریه اسماعیل زاده ( دلشید) البته این کجا و آن کجا
**
بی تاب ه بی تاب م ام شب
بی تاب ه مهتاب م امشب
بی خواب ه بی خواب م امشب
بی خواب ه مهتاب م امشب
**
بی تابم و دارم می سوزم در تبم
تشنه ام ومحتاج یک قطره آبم
خسته ام و محتاج یک لحضه خوابم
درد مندم و دارم می سازم با دردم
**
تشنه و سوخته من چون کویرم
سرگردانم و دشت غم و در غم اسیرم
چون دل تف دیده یه شوره زارم
سوخته چون – یک بیشه زارم
**
له له زنان چون یک اسب تشنه هستم
خسته هم چون یک اسب خسته هستم
خسته هم چون یک پای خسته هستم
خسته هم چون یک مرغ بسته هستم
**
حسن بذرگری(آیین)
توضیحات: سرایش94/12/20- بدیه- ناتمام- تقدیمی

درودها بانو

................. .....................
رشته هائی زِ کلافِ سخنم می تابم
تا ببافم رخِ زیبای تو در بسترِ قاب


درود بانو دلشید عزیزم
غزل زیبااااا و دلگویه های دلنشینتان به دل نشستند
دستمریزااااد بانوی زیبااااکلامم
................. ......................
هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد .
روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد احدی به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود. همسرش به تنهایی او را دفن کرد. اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد وگفت :
کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت...!

زود قضاوت نکنیم

درود بر خواهر مهربانم
مثل همیشه عالی و بی نقص و خواندنی
مرحبا

درود بردلشید خورشید وش
غزلی بسیار زیبا و بی نقص مهمان خوان اندیشه اتان بودم
تناول کردم از ادیم گوارای افکارتان
آفرینها برشما

بسیار زیبا سرودید خواهر گرامی
احسنت و درود فراوان بر شما...

بسیار زیبا
تو گوئی به شنیدن صدای دریا نشسته بودم

درودهاااااااااااااااااا
لذت فراوان نصیب این حقیر شد
مانا باشید

سلام و درود به خواندن سلسله مطالب کوتاه تحول دعوتید این قسمت تحول زهرا قسمت دوم
http://sherenab.com/News-View-6735.html
لینک فوق را انتخاب و با کلیک راست open link را کلیک کنید

بسیار زیبا دلشید گرانمایه

سلام و سپاس از شما
قلمتان همواره
سبز و شکوفا

سلام و درود بانو دلشید عزیزم
چه غریبانه ام انداخته ای در تب و تاب
با دو چشمانِ فرومانده ی از مخملِ خواب

چه سرایش زیبا و دل انگیزی ست از یار
ترکیبهای جذاب و احساس واژه هایتان بسیار زیبا به دلم نشست بانو دست مریزاد
✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋
هر شیرینی به تلخی و هر تلخی به شیرینی آمیخته است و هر زشتی از زیبایی نیز بهره دارد.
ــــــ علف هرز چیست؟ گیاهی كه نیكویی‌های آن هنوز كشف نشده است .
رالف والدو امرسون
✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋
همیشه باشید و بسرایید

سلام و درود برشما شاعر گرامی
بهره بردم ازسروده زیبایتان
دستمریزاد

بادرود فراوان به سرکار خانم دلشید
بسیار زیبا
زیبائی سروده واظهار نظر عزیزان بقدری
باشکوه است که مرا به حیرت برده وبه قول معروف
جائیکه عقاب پر بریزد
از پشه لاغری چه خیزد ؟
جز آنکه دعا کنم بجانت
هرگز به دلت غمی نریزد
دست حق نگهدار

بسیار پر احساس و دلنشین

درود برشما
بسیار زیبا
لذت بردم

درود برشما بسیار زیبا و دلنشین بود
بانوی فرهیخته

سلام
غزل زیبایی بود.
خواندم و لذت بردم