افسانه............

حضرت استاد از صفحه ی خوب و اثرتان اموختم دست مریزاد

برقرارودراوج استادعزیز...باسلام وادب ..............................

درود بزرگوار
غزلی زیبا و غمگین

به به استاد بزرگوارم

کـامی نگرفتیــم و،زِپیـمـانـه گذشـتیم
مَسـتی نَنمودیـم و،زِمیــخانـه گذشتیم

کلکتان زرین، خوش به حال این واژگان، که ««گوش به فرمان قلم»» شما بدینگونه به رقص می آیند و خوش به حال ما که سعادت خواندن این ابیات نغز و شیوا را داریم
****************
در میکده ی حزن شرابی نچشیدیم
وز خیر یکی نعره ی مستانه گذشتیم
سلیمانی

احسنت استاد عزیز
بسیار بسیار زیبا سرودید
و بسیار زیاد از شما آموختم....

باسلام‌ استاد عزیز عالی سروده‌اید لذت‌بردم موفق باشی

سلام و درود به استاد عزیز و غزل زیبایشان
بیت بیت این غزل زیباست و هر چه خواستم مصرع و بیتی به عنوان نمونه بنویسم ، نتوانستم .
از مطلع تا پایان شعر ،ظرافتهای خاصی به کار گرفته شده است .

کردیـم نِگـه،لیــــک سَفیـــهانه گذشتیم
.......................
جمع بندی از سالهای عمر بود و براوردش از دست دادن موقعیتها
این هم ناشی از تجربه و درک موقعیت و ممیزی خود است که تماما از ذات اگاه و متمایل به خوبی انسان ناشی میشود
...........
من در حرمت جای ندارم
و کبوتر
قول داد
به من تا که:
سلامت برسانم.....
حیف از بغلت بوسه نصیبم نشد هرگز
این بار ولی اخر کار است
برسانم

استاد عزیزم در قافیه و وزن نیستم ولی دوست دارم بداهه ام را قربانی شعر زیبایتان کنید...
از نظر خواننده من بیت
ازشُعله ی آن شمع،که نامَش شده دُنیا


پَـروا ننمودیـم و، چو پروانـــه گذشـــتیم
را کمی از نظر مفهوم با بقیه ابیات متفاوت دیدم یعنی در این بیت سخن از از دست دادن چیزی نبود که باید برای ان حسرت خورد
.............
شعر های شما همیشه امیختهای است از تجربه و بینش
ممنون

درود بر استاد مهر آبادی بزرگوار
بسیار عالی بود
دست مریزاد استاد با نظر آقا ی شفیعی موافقم
دوست دارم کتابی از اشعارتان را در کتاب خانه داشته باشم
واقعا زیبا قلم میزنید

درود استاد،زیبا خواندمتان

............... ....................
زیباااا ،نفیس،چشم و دلنواااز...
هزاراان درود استاد بزرگمهرم
.............. ....................
هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

ﺩﻩ ﻣﺮﺩ ﻭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﻪ ﻃﻨﺎﺑﯽ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻃﻨﺎﺏﺗﺤﻤﻞ ﻭﺯﻥ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮑﻨﻔﺮ ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﻘﻮﻁ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻭﻗﻒ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﻧﮑﻨﻢ ... ﻣﻦ ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ
ﺑﻪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮐﻒ ﺯﺩﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ و ...

شاد و خندان باشید

بس رنـج،پِیِ گنـجِ محبّت ،کـه کشیدیم


بـا دستِ تهـی،حیـف زِویرانـه گذشـتیم



سلام استاد ، دستمریزاد

درود بر استاد شیخی عزیز زیبا بود بزرگوار

درودهااستاد....هنیشه چیزی برای برای یاد دادن و اموزش دادن دارید...اموختم ازشعرتان...احسنت

سلام استاد شیخی عزیز
بسیار زیبا

بس رنـج،پِیِ گنـجِ محبّت ،کـه کشیدیم
بـا دستِ تهـی،حیـف زِویرانـه گذشـتیم

کـامی نگرفتیــم و،زِپیـمـانـه گذشـتیم


مَسـتی نَنمودیـم و،زِمیــخانـه گذشتیم


بس رنـج،پِیِ گنـجِ محبّت ،کـه کشیدیم


بـا دستِ تهـی،حیـف زِویرانـه گذشـتیم
چوخ چوخ گؤزلدی غزلوز
اؤخودوم حظ ائیله دیم
افتخارمااستادبزرگ

سلام براستادم

کردیـم نِگـه، لیــــک سَفیـــهانه گذشتیم ...

رقص بود و رقاصی در کالبد هر کلمه...
بسیار لذیذ بود
درودها بر شما

سلام علیکم ...

بسیار عالی

درودتان باد بزرگوار./

حضرت استاد
عاليجناب شيخي بزرگوار
درودها و بسيار كيف من كوك شد
بازم اين شاگرد از محضر استادش آموخت
اميدوارم مثل هميشه راهنماي من باشيد
مانا باشيد