جمعه ۲ آذر
|
آخرین اشعار ناب وحید کاظمی
|
به نام پروردگار
.....
........
............
متاسفانه زندگی همیشه روی خوششو به آدما نشون نمیده، آدم هایی هستن که با هم زندگی میکنن و سالهاست با هم حرفی نزدن سالهاست که از هم بی خبرن و این در حالیه که هر شب تو یه خونه و زیر یه سقف میخوابن این زندگی ها دور و ور ماها زیاده و صد در صد باهاش برخورد داشتیم ،،وقتی عمیق نگاه کنیم میتونیم تفاهم با یه شکل دیگه ببینیم ،دعا میکنم این مدل زندگی ها رو دور برمون نبینیم و اصلا وجود نداشته باشه
.....
این ترانه بر روی ملودی نوشته شده
......
تفاهم
......
پر از تفاهمیم ،، من و تو این روزا
من مثل تو داغون ،، تو مثل من تنها
پر از تفاهیم ،، ما مثل هم سردیم
بیراهه اومدیم ،،،،نمیشه بر گردیم
ساکت و خاموشیم،، وقتی که باهمیم
ما زیر یک سقفیم ،، حرفی نمیزنیم
تنهای تنهایی ،، تنها ترین منم
تو فکر رفتنی ،، من فکر رفتنم
هر شب رو دو تا مبل،، تنهایی میشینیم
ما بی خبر از هم ،، اخبار میبینیم
من خسته از تو و تو خسته از منی
من فکر رفتنم ،،،تو فکر رفتنی
ما که کنار هم،، تنها تر از همیم
باهم نمیخندیم،، حرفی نمیزنیم
این زندگی مرده ،، قلبش نمیزنه
ویرونیه تو و ویرونیه منه
از جنس نفرتم ،،پر از تنفری
با من سر یک میز ،،غذا نمیخوری
یک میز خالی و شعمیه خاموشه
سماوری که توش،، آبی نمیجوشه
تنهایی تو بالکن ،،سیگار میکشم
با فکر ترک تو ،،عمریه دلخوشم
تنها رو کاناپه ،،سیگار هی سیگار
تو دود میکنی ،،تکرار و هی تکرار
بی حوصله ام وقتی،، با تو تو این خونم
یه روزی میری تو ،، منم نمیمونم
حوصله ی من رو ،، نداری یک لحظه
این زندگیه ما ،،، تنهایی محضه
نگاه ما بر هم ،، پر از تهاجمه
اینم یه جورایی ،، خودش تفاهمه
اوج تفاهمی ،، که تو با من داری
درست شبیه من ،،از عشق بیزاری
ما که کنار هم،،، تنها تر از همیم
باهم نمیخندیم ،،حرفی نمیزنیم
این زندگی مرده ،،،قلبش نمیزنه
ویرونیه تو و ویرونیه منه
.......
وحید کاظمی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.