سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 22 ارديبهشت 1403
    4 ذو القعدة 1445
      Saturday 11 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۲۲ ارديبهشت

        قرن غرورها

        شعری از

        مرتضی درویشی ( اشکان)

        از دفتر از تنهایی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۲۱ شماره ثبت ۴۴۸۱۲
          بازدید : ۴۱۵   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مرتضی درویشی ( اشکان)
        آخرین اشعار ناب مرتضی درویشی ( اشکان)

        کودکی مرد و مادری دق کرد
        در تب سرد قرن آهن ها
        قصه اش را به شعر می خوانید
        قرن تلخ غرورها ... من ها...
         
        سن و سالی نداشت تا روزی
        خبری در غروب آوردند
        زیر تزریق ها.... پدر جان داد
        خبرش را ز جوب آوردند
         
        مادرش رخت چرک مردم را
        می گرفت و ... و تشت و آبی سرد
        اشکهایش شروع سمفونی
        نیمه شب ها گلایه ها از درد
         
        چند سالی گذشت و مادر جان
        در تنش درد لاعلاجی بود
        پول دارو... کرایه ی خانه....
        صاحبش مرد بد مزاجی بود...
         
        یک طرف درد بی پدر بودن
        پشت مادر .... و حرف نامربوط
        یا نگاهی که مرد همسایه....
        یا که تمدید خانه ای مشروط !
         
        در چنین وضع نا به سامانی
        با خودش هم نورد شاید شد ...
        زندگی را به چنگ و دندان ... گفت
        چاره ام اینکه مرد باید شد
         
        در خیابان شهر سنگی ها
        فال و گل می فروخت ... تا هر شب
        دست پر او به خانه برگردد
        بلکه مادر رها شود از تب
         
        روز رفتن به دست مادر جان
        یک بغل بوسه یادگاری داد
        کوچه ها را به اشک مهمان کرد
        بر دل کوچه بی قراری داد
         
        هر زمانی چراغ قرمز بود
        سمت ماشین و صاحبش می رفت
        غالبن هم شکست یا تحقیر
        حاصلش بود و ضاربش می رفت
         
        آن طرف تر جوان بی دردی
        نشئه از یک ، دو خط کوکائین بود
        روح خود را سپرده بر شیطان
        پشت فرمان سرد ماشین بود
         
        در خیالش به بال سیمرغی
        وسعتی بی کران به جولانش
        در حقیقت میانه ی راهی
        بی توجه به راه بندانش
         
        حادثه را چگونه باید گفت...؟!
        جز که اظهار درد و تاسف کرد
        حول میدان هاشمی دیشب
        کودکی بی نوا تصادف کرد..
         
        مرتضی (اشکان) درویشی
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۴۷
        سلام مرتضی عزیز دغدغه افکارت ارزشمند است اما باید بیشتر سعی کنی و همتت را در مطالعه بیشتر سعی کن اشعارت را قبل از ارسال چندین بار با صدای بلند برای خودت یا دوستانت بخوانی بسیار کمک به موزن تر کردن شعرت می کند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۱۶
        درود گرامی
        غمگین و زیباست
        مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک
        صدف سامانی
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۰۴
        خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۷
        درود بزرگوار.. خندانک
        حزن آلود ، حقیقی و گویا..
        زنده باد..
        خندانک خندانک
        خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۷
        سلام بر شاعر گرامی
        چهار پاره ی خوبی را سروده اید .
        تلخ و حزن آلود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۲۴
        حقیقتی از دردهای جامعه
        بیان شما از حقیقت عالی بود
        درود بر اندیشه بیدارت خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0