سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        من آمده ام خاک کنم روسری ام را!

        شعری از

        مریم صفری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۳۱ شماره ثبت ۴۴۷۵۶
          بازدید : ۱۰۷۶   |    نظرات : ۷۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم صفری

        من آمده ام خاک کنم روسری ام را
        آتش بزنم چادر خاکستری ام را
        اعجاز کنم با قلم و رنگ به رخسار
        تحریر کنم صورت همچون پری ام را
        باید که در این بین کمی باد بیاید 
        تا دور برد شایعه ی دلبری ام را
        وقتی مثلا نیست حواسم بزند تند
        هی تنگ کند پیرهن زر زری ام را
        نزدیک شوم لرز بگیرد ز وجودم
        آن مرد که تقدیر کند کیفری ام را
        او زیر لبش پرشود از خواهش العفو
        من رو بکنم هر هنر دیگری ام را
        دستم برسد بر یقه ی پیرهنش تا
        زانو بزند اینهمه شور آوری ام را
        او درد بگیرد و من آرام بگیرم
        حالا بروم نقش و رل  آخری ام را
        تا خواست بیافتد ز نفس دور شوم باز
        خاموش کنم آتش افسونگری ام را
        آهسته بگویم که ببخشید خطا شد
        باور نکند لحن خوش سر سری ام را
        قدیسه شوم فکر کند خبط نموده
        اقرار کند زیر لبش برتری ام را
        درد است که یوسف بشود آینه ی دق
        هی طعنه زلیخا بزند دختری ام را
        من منتقم درد زن حاکم مصرم
        کی آب برد خاطره ی جوهری ام را
        قدیسه ی شیطان صفتم، دختر آدم
        حوا مگر انکار کند مادری ام را !

        مریم صفری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        مریم صفری

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        مجنون ملایری

        ،

        امیر جلالی( ا م دی )(مدیر)

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        مروی(ضیغم)

        ،

        طيارغيبعلي زاده

        ،

        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار

        ،

        سیده لاله رحیم زاده (آلاله سرخ)

        ،

        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

        ،

        امیرحسین محمدزاده

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)(مدیر)

        ،

        اله یار خادمیان(صادق)

        ،

        وحید کاظمی

        ،

        عباس زارع میرک آبادی

        ،

        نیره ناصری

        ،

        منصور شاهنگیان

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)

        ،

        سهیل رامتین

        ،

        اسفندیار گلزار

        ،

        احمد رضائی پایدار

        ،

        عباس وطن دوست

        ،

        عباس یزدی (طوفان)

        ،

        علی میرزایی( هیچکاک)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        رضا عزیزی (رهگذر)

        ،

        آرمین اسدزاد (الف)

        ،

        میثم دانایی

        ،

        علیرضا کاشی پور محمدی

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        گشسبانو

        ،

        احمد محمود امپراطور

        ،

        رحیم نبی

        ،

        صفیه پاپی(مدیر)

        ،

        محسن زندی

        ،

        مهدی ژیان (حسرت )

        ،

        نادر دهقانپور

        ،

        محمد دهقانی هلان

        ،

        نازنین حسنی

        ،

        رضااشرفی فشی

        ،

        معصومه عرفانی (عرفان )

        ،

        جعفر جمشیدیان تهرانی

        ،

        (کمیل)چناری

        ،

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        ،

        صابرخوشبین صفت

        ،

        محمدعلی جعفریان(عاشق)

        ،

        حسین زاده

        ،

        لیلا باباخانی

        ،

        باقیدارامیدبیگزاد

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۲۸
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۳۲
        درود بانو
        بسیار زیبا و شیرین بود
        جسارتا گفته میشود روسری رسم ایران باستان است خصوصا بانوان اشکانی از آن بهره می بردند
        ظاهرا بانوان اسطوره ای هم گاهی امور را رعایت مینموده اند
        \"منیژه منم دخت افراسیاب
        برهنه ندیده تنم آفتاب\"
        لطفا پوزش کمترین را بپذیرید خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بانو خندانک
        بسیارزیبا بود
        آفریننننننننننن
        دلنشین وشورانگیز خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین اخباری
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۲
        سلام بانوی بزرگوار

        واقعا زیباست

        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۸
        بله دیگه خب.بیچاره مجنون. خندانک
        سلام
        زیبا بود
        و منتقم درد؟.... خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



        مجنون ملایری
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۷
        باسلام بانو بسیار عالی سروده‌اید موفق باشید
        امیر جلالی( ا م دی )
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۲۰
        من منتقم درد زن حاکم مصرم
        کی آب برد خاطره ی جوهری ام را
        قدیسه ی شیطان صفتم، دختر آدم
        حوا مگر انکار کند مادری ام را
        با اینکه این اثر زیبا برای من دارای دو جنبه است و آن دوجنبه یکی عاشقانه ای انتقام جویانه است و دیگری جانب داری از جنس زن آن هم بصورتی اسطوره ای که جالب هم بود اما در کل به حدس خودم نزدیکتر شدم که شما سبک خاصی دارید از بابت لحن شعر ... زبان شعر زیاد منظور نیست بیشتر لحن شعر شماست که دارای سرعتی متفاوت با روال معمول است و همچنین نوعی شیطنت و لجاجت در جنس شعر شما می بینم. خوب بود و جان دار... درود بر شما خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۹
        درود بر شما
        زیبا بود
        مروی(ضیغم)
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۳۲
        ایول!!!چی کردی خانم صفری خندانک خندانک خندانک
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۵
        درود بانوی نازنینم.. خندانک
        چه شورانگیز ، آهنگین و پرمعنا..
        هزاران آفرین..
        زنده باد..
        خندانک خندانک
        خندانک
        اله یار خادمیان(صادق)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۱۱
        سلام و درود بر شما زیبا وروان وبسیار اثر بخش و تاثیر گذار موفق باشی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اله یار خادمیان(صادق)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۲۲
        از حال و هوای که بسیار زیباست زیبایی دیگری
        در آن است که خانم صفری با مهارتی شگفت انگیز
        شعر کلن حال هوای زنانه ویک دست بودن را تا انتها خوب حفظ کرده است باز درود و هزاران درود بر خانم صفری خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۰
        سلام و درود بر بانوی خیال انگیز
        بسیار زیبا و خیال انگیز سروده اید
        شور و حال جوانی را بسیار زیبا به تصویر کشیده اید
        آفرین بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما خواهر خوبم
        شعر خوب و جالبی بود
        مرحبا خوشم اومد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مراقب گشت ارشاد باشید این شعرو نخونه فقط خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۴۸
        درود بر بانوی گرانقدر

        غزل زیبایی را سرودید و بر دل نشست مرحبا بر این ذوق هنری خندانک خندانک خندانک

        با پوزش در بیت

        او درد بگیرد و من آرام بگیرم
        حالا بروم نقش و رل آخری ام را

        مصرع نخست یه کم سخت خونده میشه
        من تنها پیشنهاد میدم بجای \" و \" \" که \" گذاشته شود روان تر خوانده می شود
        او درد بگیرد که من آرام بگیرم
        حالا بروم نقش و رل آخری ام را

        بازهم ببخشید فقط پیشنهاد بود
        سپاس از شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۳

        کاری بسیار متفاوت و کارستان ...

        حتما قدر این قریحه و ذوق سرشارتان را میدانید ...

        احسنت و هزاران درود ...

        عباس وطن دوست
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۷
        خندانک

        سلام

        بسیار زیبا بانو صفری عزیز

        احساس نابتان قابل تقدیر است

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس یزدی (طوفان)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۵۰
        درود خندانک
        آتش بزن این وسوسه ای جن و پری را
        محفوظ بدار حرمت بر روسری را

        یک زن نبود لایق یک جمع پریشان
        خوکان حریص اند . بنگر . دورو بری را

        باشد که شوی اسوه تقوی و ذکاوت
        بالا ببری عزت نوع بشری را

        فتانه گری عاقبت خوب ندارد
        مادر نشدی؟ لذت رشد پسری را

        فتانه گری در بر مردان غریبه
        #طوفان ببرد وسوسه عشوه گری را

        بداهه تقدیمی
        ایرادهای احتمالی را ببخشید خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۳۲
        خندانک خندانک
        علی میرزایی( هیچکاک)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۰۲
        غزلی دارای وزن و قافیه درست و با ضعف تالیف اندک ،ولی در عین حال مبتذل سخیف و توخالی.....
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۰۹
        حوا مگر انکار کند مادری ام را !

        WOW!

        از اون مدل افکار انتقادی که حظ میبرم ازش!
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۰۰
        آفرین به این ذوق زیبا
        کیفورشدم
        خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۵
        درود بانو زیبا بود خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۴۶
        ..........‌.....‌. خندانک خندانک خندانک ..............
        بسیاااار زیبااااااا خندانک خندانک خندانک
        هزاراااان درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        ......‌‌‌‌‌‌‌............ خندانک خندانک خندانک ...........
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب خندانک
        روزی نویسنده جوانی از جورج برنارد شاو پرسید : استاد ، شما برای چه می نویسید ؟
        برنارد شاو جواب داد : برای یک لقمه نان
        نویسنده جوان برآشفت : متأسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ می نویسم!
        و برنارد شاو گفت :
        عـــــیبی نــــدارد ، پسرم! هرکدام از ما برای چیزی می نویسیم که نداریم!
        محسن زندی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۱۴
        سروده زیباست خواهرعزیز
        پایدارباشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نازنین حسنی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۱۱
        خیلی زیبا بود درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۱۰
        درود و افرین
        قلمتان رقصان و مانا
        خندانک خندانک خندانک
        (کمیل)چناری
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۶

        سلام به شما بانو صفری شاعر گرامی

        یک غزل فوق العاده زیبا با قافیه ای زیباتر و وزن بسیار هماهنگ از شما خوندم
        ارتباط عمودی و افقی در معنا نشان از قلم قدرتمند شما داره...
        شاعر بمانید
        مانا و نویسا. خندانک
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۹
        سلام

        فرصتی شد دوباره از آثار شما بخوانم

        شعر روایی منسجم و شیواو زیبایی است

        به جرأت میگویم زیباترین اثر شماست که من تا حال خوانده ام

        علتش را هم میدانم چرا اینقدر خوب شده

        یکی از دلایش رهاییآزاد فکر شماست در حالت سرایش

        یعنی بی پروایی در سرایش

        نظیر این سرودنها شما را به جایگاهی شبیه مرحوم منزوی خواهد رساند

        انسجام و تلویحات و تلمیحات شعرتان خیلی خوب بود

        ولی بی نقص نبود کما اینکه شعر هیچکس را بنده بی نقص نمی دانم

        جز حافظ را که بنا به استناداتی که دارم

        اگر خدا خواست کتابی در این باب به صورت مقایسه ای خواهم
        نوشت

        من به صراحت باید بگویم به نظربنده باز میگویم به نظر بنده

        بیشتر از این به صراحت نسرایید تبدیل به آفت می شود

        شما شاعرخوبی هستید واگر به جدیت بگویید اما رها وپس از سرایش چندین بار باز نگری کنید

        به جایی خواهید رسید که بگویم: کم نظیر

        و بعدها بی نظیر

        گفتم که بشنوید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        زهرا حسین زاده
        پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۰
        این روسری و حجب و حیا رسم خدائیست
        آنکس که جفا کرده به قرآن که خدا نیست
        -
        آزادگی این است ، رها شو ز اسارت
        بی قیدی و بی عاری انسان ، ز وفا نیست
        -
        پاکی همه از سوی خداوند رحیم است
        در پاک دلان بهر گنه خانه و جا نیست
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۱۳
        سرکارخانم صفری شعرتان از نظر ظرافتهای شعری، تناسب ایجادارتباط مفاهیم وامثالهم زیباست

        اما اشکال مهمش اینه که شما مفاهیم رو طرح کردید که گفتنش برای همه شاعران آسانست و لی...
        ما شاعریم شاعر تنها بیان کننده ی احساس صرف یا بیان کننده تجربیات شخصی نیست همه ی عوامل در شعر
        دست به دست هم میدهد تا با ایجاد زمینه سازی و بستر مناسب اندیشه ای جدید را به نمایش بگذارد یانوع خاصی از نگرش به جهات هستی را ارائه دهد
        مزرع سبزفلک دیدم و داس مه نو -یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو
        در این شعر حافظ همه عناصر را دیده آسمان را به صورت
        مزرعه ای سبز، ماه را به جای بدر دیدن به صورت هلال که داس را تداعی کند آسمان را به جای اتینکه آبی ببیند سبزدیده تا بگوید: دنیا مزرعه آخرتست فردا تو پاسخگوی کشته یخویشی و الی آخر
        یا در جایی می فرماید:
        زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صُراحی در دست
        نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب، دوش به بالین من آمد بنشست
        سر فراگوش من آورد به آواز حزین گفت: «ای عاشق دیرینه ی من، خوابت هست؟»
        عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست
        دلبر را در حالی که از شدت خواستن عرق کرده وخنده دلبری به لب دارد پیرهنش چاکست وغزلخوان است (حرفهای عاشقانه می زندیا اشعارعاشقانه را درحال مستی میخواند)
        در حالیکه چشمان شهلایش عربده جوست(دعوت به کامجویی می کند)و زیر لب افسوس عاشقانه دارد که تو....

        حافظ همه را مطرح میکند با توصیف چنین صحنه ی به ظاهر اروتیکی که بگوید : کسی که با معشوق زمینی اش با این حالت قرارعاشقانه داردآیا خوابش میآید؟؟؟؟
        بعد میگوید: عاشقی را که چنین(همه صحنه های عاشقانه که گفتیم) باده شبگیر میدهند(یعنی حال،خدای کائنات با تو عاشقانه زمزمه می کند(طبق روایات وایات زیاداز جمله ولله ملک ینادی فی کل یوم.....که به لحاظ کثرت ذکر نمی شود)چگونه میتواند بخوابد و به مناجات نپردازدنظیر همین را سعدی گفته یعنی همه ی عناصر در خدمت یک اندیشه والا
        نظیر همین و عریانتر را مولوی در داستان کنیز و کدو

        که بگوید کافران ظاهر دنیا را می بینند نظیر آنچه کنیز از خاتون خود در طویله میدید ولی مؤمنان به قدر کفاف به دنیا نزدیک می شوند
        زیباترینش را مولا علی فرموده دنیا بسان مار خوش خط و خالیست که کافر ظاهرش را می بنید و زرق و برقش را و
        مؤمن باطن پراز زهرش را

        همه را عرض کردم که بگویم: در شعروادب پارسی همه چیز در گرو تعالی اندیشه و ترقی جامعه و بهبود ارتباط خلق و خالق و گسترش پاکیست
        ولی در شعر شما این اتفاق نیفتاده یا نخواستید که بیفتد
        شما حق دارید از این شعرها بگوییدولی نمیتواند به حسب عقل و ادب و اندیشه و دین مخاطبان عام باشد
        البته بنده اصلا از آن به عنوان یک تجربه شخصی شما تلقی نمیکنم بلکه میدانم که طبع شعرخودرا رها کرده خیالپردازی کرده و به مدد پس زمینه های ذهنی از معشوقی مغرذور انتقام گرفته اید
        امابستر گسترده ای مثل یک سایت این اتفاق ناخوشایند را که برای همه با همسران یا محارم سببی خود ناظرند وبرایشان زیبا هم هست را نمی پذیرد،به قول معروف: حرف خانه را بیرون نمی زنند
        امثال ایرج میرزا هم گفتند ولی به لحاظ همین عبارات که به سمت ابتذال و استهجان کشیده شد، در تاریخ فراموش شدند از ایرج میرزا بآن همه ابهت و توانایی فقط شعرمادرش ماند: داد معشوقه به عاشق پیغام
        که کند مادر تو با من جنگ ........
        واینکه میگویند اثر هنرمند میماند واخلاقش نه! دروغ بررگیست
        که به اسم روشنفکری به خورد مردم میدهند
        شما توانایی خیلی خوی دارید و خیلی موفق می توانید
        در زمینه های متعددقلم بزنید بی صبرانه منتظر آثار فاخرتان می مانم.حافظ وظیفه تو دعا گفتنست و بس....
        برادرکوچکتان: جعفریان
        نجمه طوسی (تینا)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۲۲:۲۱
        سلام بر شاعر گرامی
        شعر در خور تحسین و ماندگاری سروده اید .
        احسنت . یاد اشعار سیمین بهبهانی افتادم .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5