ابلیس

وحیدی داداشی ممنونم برای همه چیز خیلی عزیزیییییییییییی

زن ومرد هم نداره........گاه این اشتباهات تموم هم میشه اما خاطراتش
......عالی بود مثل همیشه برادر گرامی.....آفرین برشما وذوقتان
.....................................................................

درود برادربزرگوارم
بسیارزیبا بود
لذت بردممممممممم


دانش پاك در دلهای ناپاك قرار نمی گیرد.سقراط

درود بزرگوار
ترانه غمگین و زیبا
\"خود کرده را تدبیر نیست\"

یه آدم ساده بودم .....حوا شدی با عطر سیب

عرض ادب وحید جان
ریتم خیلی خوبی رو انتخاب کردی، مخصوصا توو قسمت کورِس
با زبونی ساده و صمیمی هم حرفتو واضح زدی
فقط یه نکته ی کوچولو: بعضی جاها به کلیشه ها خیلی نزدیک بودی

احسنت میگم و آرزوی بهترینارو برهات دارم

نمیتونم درکش کنم،،من عاشقم ، تو بیخیال
.........
سلام
ماشااله
نمیدانم چرا با صدای ساز اینها را در سایت نمیگذاری
من خیلی دوست دارم ترانه های تو را
راستی
خوبی؟
و این که همیشه خوب باش.
باشه

خیلی زیبا
خیلی دلنشین

بی تعارف بگم فوق العاده بود
باجناب شفیعی موافقم
کاش ترانه های زیباتونو همراه با ساز می شنیدیم

سلام دوست عزیز
خیلی با احساس و زیبا ست
مرحبا

سلام جناب وحیدخان کاظمی گل وگرانقدر
روان .شیدا وشیوا .زیبا ودلنشین وآهنگین
لذذذذذذذذذذت بردم ازقلم پرتوانتان
شادزی

....................... ......................
درود همشعر خوبم
فوق العاده زیبااااا بود
من هم با نظر دوستان موافقم ومنتظرم ...

....................... ......................
قدیم به اهالی خوب شعرناب:

گروهي از فارغ التحصيلان پس از گذشت چند سال و تشكيل زندگي و رسيدن به موقعيت هاي خوب كاري و اجتماعي طبق قرار قبلي به ديدن يكي از اساتيد مجرب دانشگاه خود رفتند.
بحث جمعي آن ها خيلي زود به گله و شكايت از استرس هاي ناشي از كار و زندگي كشيده شد. استاد براي پذيرايي از ميهمانان به آشپزخانه رفت و با يك قوري قهوه و تعدادي از انواع قهوه خوري‌هاي سراميكي، پلاستيكي و كريستال كه برخي ساده و برخي گران قيمت بودند بازگشت. سيني را روي ميز گذاشت و از ميهمانان خواست تا از خود پذيرايي كنند . پس از آنكه همه براي خود قهوه ريختند استاد گفت:
اگر دقت كرده باشيد حتما متوجه شده ايد كه همگي قهوه خوري هاي گران قيمت و زيبا را برداشته ايد و آنها كه ساده و ارزان قيمت بوده اند در سيني باقي مانده‌اند. البته اين امر براي شما طبيعي و بديهي است. سرچشمه همه مشكلات و استرس‌هاي شما هم همين است. شما فقط بهترين ها را براي خود مي‌خواهيد. قصد اصلي همه شما نوشيدن قهوه بود اما آگاهانه قهوه خوري هاي بهتر را انتخاب كرديد و البته در اين حين به آن چه ديگران برمي داشتند نيز توجه داشتيد. به اين ترتيب اگر زندگي قهوه باشد، شغل، پول، موقعيت اجتماعي و ... همان قهوه خوري هاي متعدد هستند. آنها فقط ابزاري براي حفظ و نگهداري زندگي اند، اما كيفيت زندگي در آنها فرق نخواهد داشت. گاهي، آن قدر حواس ما متوجه قهوه خوري‌هاست كه اصلا طعم و مزه قهوه موجود در آن را نمي فهميم .
پس دوستان من، حواسمان به فنجان ها پرت نشود... به جاي آن از نوشيدن قهوه خود لذت ببريم.

قصه شما خیلی باور کردنی بود و قابل لمس...
احساس درون اثر خیلی خوب و روان منتقل می شود و خواننده ره راحتی همزاد پنداری می کند.
دوست عزیز جناب کاظمی خیلی خوب بود به شما تبریک عرض می کنم و خدا قوت... بهره بردم نیز... درود بر شما

درود و افرین

درود بر شما
دلنشین و زیباست
قلمتان سبز

جناب آقای کاظمی عزیز،سلام علیکم.
............................................................
درعینِ اینکه ترانه ی زیبایی ست .ولی...... شاید به نوعی،صحبت است بانفسِ (امارّه)........که دروجودِ هرکسی هست .وگاهی انسان راقِلقِلک می دهد ،مثلِ ........(شرکِ خفی) که بازهم همه ی ما.........تاحدّی دروجودمان دار یم وخدانکند که کمی میدان پیداکند..ولی،جناب آقای کاظمی عزیز، برعکس آنچه عامّه ی مردم می پندارند....(ابلیس) فرشته نبود ،بلکه جزءِ گروه جِنّ است.(همین کلمه ی (جنّ) خود به تنهایی جمعِ کلمه ی (جن) بدون تشدید است وکلمه ی..(اجّنه) به اشتباه به عنوان جمعِ کلمه (جن) به کاربرده می شود.ولی ازبحثِ اصلی دورنشوم.....................اگربه سوره ی (کهف) (آیه ی پنجاه) ........مراجعه شود.بهترین آدرس درقرآن است که می فرماید:
........وَ اِذ قُلنَا لِلمَلَئِکَةِاسجُدُا لِآدَمَ...فَسَجَدوا اِلاّ اِبلیسَ(کانَ مِنِ الجِنِّ)فَفَسَقَ عَن اَمرِ رَبِّه..........................
ابلیس ازطایفه ی جِنّ بود...... (حدیث ازحضرتِ امیر صلواتُ اللّه علیه)...به سببِ شش هزارسال عبادت به درگاهِ خداوند، وبه جهتِ قُربی که بدست اورده بود.....بینِ فرشتگان زندگی می نمود....والبته باید درنظرداشت که دراحادیث وآیاتِ قران .......،هرجا صحبت از(سال) ویا روز)می شود..............فقط بیانِ ست ساده به جهتِ درکِ درست ترِ ماآدمیان.........
زیرا درعالمِ (غیب)....... بُعدِ زمان.وجود ندارد...اگردرجایی دیگرخداوند می فرماید........( درقران) .که مازمین وآسمان رادر.......(شش روز.) آفریدم......(ثُمَّ استَوی عَلَی العَرش............) این هم ازهمان نوع بیان است.............بازهم حضرتِ رحمان...... در(قرآن) می فرماید:....ماحرکتِ خورشید وماه و زمین رابه شکلی افریدیم ،تاشما بتوانید ازگردشِ انها...............(حساب) (روزو، ماه و سال را)......بنمایید.......که البته نمی خواستم واردِ این بحث شوم ،ولی به ضرورت پیش امد......(ببخشید که صحبت درین مقوله ها، فرصتِ زیاد می خواهدو......حوصله برای شنیدن)به هرحال ،ابلیس...جِنِّ بوده است ونه فرشته.............
ترانه ی تان رابرعکس قبلی ها ،خیلی بهتردرک کردم وخواندم........(انشاءا.....شاگردِ خوبی خواهم شد)
مراببخشید وموفق باشید.

درود برشما دوست خوبم پیروزباشی

درود بر شما
زیبا بود

درود به وحید جان و احساس زیبایش
تلخ ......ولی زیبا و احساسی

عرض ادب و احترام
بسیار ترانه ی شیوا و رسایست
و لدت بخش

درود وحید جان
خیللی با احساس بود
مرسی برادر

سلام ..................

بسیار عالی ....................درود بر شما

فرمودین :شایدم مثل کاکتوس یه زیبایی فریبنده داشته باشه برای زخم زدن.
به نظرم کاکتوس مثل یه آدم تنهاست و دورِ شیشه ی تنهاییش خار کشیده که کسی بهش دست درازی نکنه.زیباییش دامی برای زخم زدن نیست.برعکس گیاهان دیگه خودشو زشت و خارخاری کرده که نگیم زیباست و بخاطر زشتی ش از تجاوز به حریمش منصرف بشیم اما باز هم میگیم زیباست و دست درازی می کنیم و زخم می خوریم.
از نظر زیست شناسی و تکاملی هم که نگاه کنیم موجود و گیاهی که بیشتر زخم خورده و ضعیف تر بوده ،در روند چندهزارساله ی تکامل بر قابلیت دفاعی و امتیاز گیری از طبیعت تاکید می کنه.



درود بر جناب کاظمی عزیز
ترانه ی بسیار زیبایی خوندم
لذت بردم مخصوصا از اینجاش:

ابلیس زیبایی ولی،،،تو هر نگاهت یه فریب
یه آدم ساده بودم ،،،حوا شدی با عطرسیب

آفرین وحید عزیز
چقد نرم و لطیف
اما مغموم

درود بر وحید عزیز داداش مهربون و خوبم
زیباس بسیار نظرات رو خوندم هم عزیز...امیدوارم بر بام ترانه ببینمت عزیز

وحید جان به جرات می تونم بگم بهترین ترانه ای بود که تا الان ازت خوندم جاهایی که به قول آرمین یه کم به کلیشه نزدیکه رو اگه دستی به سر و روش بکشی بهترم میشه واقعا لذت بردم

درود جناب کاظمی بزرگوار

ترانه زیبایی بود و با مفهوم آفرین بر شما و احساس زلال شما
همیشه شاد باشید شاعر گرامی ناب

سلام دوست عزیزم با مرام اصولا شعرت هم مثل خودت با مرام با نجابت است

چاکرتیم آقا رضا
خیلی خیلی ممنونم از حضور نابت استاد خوبم و رفیق مهربانم
پاینده باشید و برقرار

درود بزرگوار..
ترانه تون بسیار اهنگین ، بااحساس و شیواست..
حظ بردم از روانیِ کلامتون
و اندوهگینم به واسطه ی خارهای خلنده ی روح..
برقرار باشید..

سلام
سبک زیبایی از مثنوی را مهمانتان بودم

تو اون چشات یه وسوسه ،،، دلیل هر گناه من

دوست داشتنت و خواستنت ،،،این بود اشتباه من
زیبا ودلنشین بودترانه ات وحید عزیز واقعن لذت وافروفراوان بردم
مویدوموفق باشید

درودبرشما

سلام درود بر شما

بسیار زیبا

سلام و درود برشما شاعر گرامی
جناب کاظمی عزیز
لدت بردم از خواندن ترانه زیبایت
دستت درد نکنه

درود زیبا سرودید و دلنشین

چه بغض بزرگی در گلو داشت این شعر ....

یه وسوسه دلیل هر گناه من
دلیل هر گناه ما

سلام وحید عزیز

من ترانه بلد نیستم

اما حس مشترکی با شما دارم

قلمتان همواره به عشق و مهربانی

درود بر عزیز بزرگوار جناب کاظمی بسیارتحت تاثیرقرارگرفتم قلمتان پاینده ماناباشید.

درود بر احساس پاکت برادر بزرگوارم
غمگین بود اما پر احساس

جناب کاظمی
برای من ترانه سرودن سخت تر از شعر سرودنه
ولی شما عالی سرودید دست مریزاد

عالیست دوست عزیز. دست مریزاد

عالی بود جناب کاظمی
درود

ممنونم از شما آقا کمیل عزیز
لطف دارید

آخی .. چقد قشنگ بود