جمعه ۲ آذر
من بودم و تو بودی و باران شعری از ناصر ترهنده (یارا)
از دفتر کاکتوس نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۱۱ شماره ثبت ۴۴۵۰۵
بازدید : ۷۶۵ | نظرات : ۵
|
دفاتر شعر ناصر ترهنده (یارا)
آخرین اشعار ناب ناصر ترهنده (یارا)
|
(من بودم و تو بودی و باران)
من بودم و تو بودی و باران
یک بارش شدید خیابان
آن حس خیس رویش یک عشق
یک اتفاق ساده و آسان
*****
یک لحظه دیدن تو که تنها
با چشم های روشن و زیبا
زیر درخت بودی و من هم
با دیدن تو آمدم آنجا
*****
یک لحظه حس دست تو با من
مانند سیل و ریزش بهمن
بر قلب من خراب شد و رفت
قلبم ز یاد برد تپیدن
****
قلبم اسیر چشم تو گردید
حسم بسوی حس تو چرخید
لرزید دست و دل همه با تو
ویرانه شد دلم که تو را دید
*******
شعر و شراب من شدی آنروز
پروانه وار در تب و در سوز
با یک اشاره یک گل لبخند
کردی تمام تیره شبم روز
*****
آن قطره های کوچک غلطان
بر روی گونه و لبت آنسان
من را بخود گرفته که گویی
جام شراب و زندگیست آن
*****
بعد از گذشت مدت کوتاه
گفتم که با تو دل شده همراه
تو نیز گفتی از دل و حست
در آسمان من شده ای ماه
*****
وقتی که دست من تو گرفتی
آن دوست دارمت که تو گفتی
من را به اوج بردی و ناگه
دیدم تمام عشق من هستی!
*****
عشقی به طول بارش یک شب
یک انتظار پاسخ و یک تب
یا این دو بیت شعر و ترانه
آواز کن ز سینه و بر لب
*****
من بودم و تو بودی و باران
یک بارش شدید خیابان
آن حس خیس رویش یک عشق
یک اتفاق ساده و آسان
ناصر ترهنده (یارا) - زمستان 1394
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.