سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 29 آذر 1403
    19 جمادى الثانية 1446
      Thursday 19 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۹ آذر

        مادر م ....

        شعری از

        پرستو پورقربان (آنه)

        از دفتر آسمانِ هشتم نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۰۱ شماره ثبت ۴۴۱۸۶
          بازدید : ۱۴۶۲   |    نظرات : ۱۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب پرستو پورقربان (آنه)

        مادرم
        آه کشید،
        از لب
        پنجره آمد
        نگه از
        ماه کشید،
        گِرِه از
        اخمِ دو ابرو
        وا شد،
        خنده تا
        دیده ی او
        راه کشید...
        کرم و لطف
        خدا را
        شکر است،
        مادرم
        دست نوازش
        به سرم
        باز کشید ....
        همه ی
        عالم و آدم
        یک سوی،
        مادرم
        هر دم و دم
        دست من
        از چاه کشید .....

        ♥ تقدیم با مهر ♥
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۰
        سلام بر بهترین پرستوی دنیا خوبی به قول چندین سال پیشیا خوفی خندانک دختر شعرت خیلی خوب بود بخصوص اخرش پایان بندی بسیار خوبی داشت الهی همه مادران دنیا زنده و دستشان از دنیا کوتاه شده با ائمه هدا و صالحین محشور شوند زنده باشی و نوکری مادر و پدر کنی دختر خوب که سعادت دنیا و اخرت دارد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۲۱
        سایه مهر مادر برسرت نازنینم...حس قشنگ ولطیف شعرت را دوست داشتم...
        آنه عزیزم
        بازهم قدر بدان
        هیچ کس مادر نمی شود... خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلاممم آنه ی عزیز
        بسیارزیبا بود
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ان شاالله که سایه ی مادرت همیشه برسرت بمونه نازنین
        که بدون شک بهترین هدیه ی خداونده خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۴۵
        درود بانو
        سروده بسیار زیبا و دلنشین
        در وصف مادر خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۲۸
        درود بر آنه عزیزم

        بسیار زیبا و دلنشین بود

        وجود همه مادران در سلامتی باد سایه مادر مهربانت همیشه بالای سرت باشد مهربانم خندانک خندانک

        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        علی غلامی
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۴۷
        سلام بر پدیده جوان شعر ناب سرکار خانوم پورقربان (آنه)

        می دانید هنوز کسی جای شما را در میان جوان ترها نگرفته است و هنوز همان آنه ای ......
        یک روز آنه این شعر را به ما گفت و حالا ما به او می گوییم و هدیه می دهیم...

        زمان،جهان،جان...همگی تهدید است
        که دگر رخست کج فهمی نیست
        که مرا داغِ فراقت کافی است...
        تو اگر یادِ کلامت، درد است
        و چنین جای حضورت خالی است
        پس دگر جایگهت کلبه ی افکارم نیست....
        ای جهان زخم مرا مرهم نیست
        ای زمان از حرکت باز بایست.....
        شِکوه ام از سر بیکاری نیست
        بلکه آن از سببِ هشیاری است
        من دلم تنگ از این آبادی است
        که در آن ناله ی مرغان هوا،فلسفه ی آزادی است!!

        پرستو پورقربان (آنه) خندانک

        منِ بی من شده ام ،وا حسرتاااااااااااا


        به زانویم نشاندی سرنوشتا ....

        پرستو پورقربان (آنه) خندانک

        اما شعر مبارک مادرتان باشد و آرزوی سلامتی و طول عمر روز افزون برایشان دارم
        انگار آنه به تثبیت رسیده است و مبارکش باشد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۱۲
        مادرم ، سبزترین
        واژه ی بازارِ دل است
        که خدا
        کرد به من ارزانی
        .....
        درود برخواهری مهربان بانو پور قربان (آنه)
        مبارک مادر مهربان وعزیزت و تمامی مادران ایران زمین خندانک خندانک خندانک
        عشق و احساس و حال وهوای زیبای زندگی را با شعرت تجربه کردم
        دلم هوای مادرم را کرد دو روزی است ندیده ام .....امروز به دست بوسی میروم
        مانا باشی بانو خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرشید پوشنده
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۱۲
        سلام بسیار زیبا و دلنشین...
        اما حیف هر چی هم که قشنگ و دلنشین باشه نمیتونه وصف مادر باشه!!! خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رامینا رافعی
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۱۳
        سلام ، پرستویم درشعر ناب ،زیبایی را همچو روی ماهت در شعرت می بینم ، خواهر گلم خندانک
        محسن ملک زاده(رهگذر)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۳۷
        درود ایراندخت
        زیبا رقم زدید خندانک احسنت
        منتظر آثار شما در قالب غزلم
        مجنون ملایری
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۴۸
        باسلام بسیار خوب موفق باشی شاعره محترم
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۴۴
        سلام

        برای سایه دستم

        چقدر کوچک شده دفتر 40 برگ 40 ساله

        نگاهش که کنی یاد باران میافتی و

        صدایی گرم

        که میگفت بنویس

        بابا اب داد

        و من هیچگاه ننوشتم

        مادر ...ممنون

        و تو باز هم میخندیدی

        و

        ..........جایت همیشه سبز

        ................................

        من را بسیار احساسی کرد شعر زیبایتان خندانک خندانک خندانک

        ممنون

        و خیلی زیبا بود

        همیشه جانماز مادر پهن باشد در خانه خندانک



        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۳۶
        آنه ی عزیزم امیدوارم سبزترین لحظه ها رو همراه با لبخند سرخ مادرت تجربه کنی که مادر تکه ای از خداست که مجسم شده خندانک بسیار زیبا خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۳
        خانم پور قربان، خالق آنه ...
        اینکه تمام جوهر احساس را در قلم جوان و پر انرژی خود تزریق کنی و درباره زیباترین جلوه عشق و مهربانی روی زمین خدا بنویسی ...خیلی دلنشین است. اما همیشه گفته ام که دست استعداد خود را رها نکنید که فواصل اگر که طولانی شود ممکن است زیان داشته باشد. قلم روان شما با پشتوانه استعداد و عشق شما به جهان پیرامون...، داشته بسیار ارزشمندی است و اگر دائم با قلمتان کار نکنید ممکن است به سمت کند شدن برود.
        بنده حقیر از اثر لطیف شما بهره بردم و دلنشین بود نیز... درود بر شما خندانک
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۷

        ...................... خندانک خندانک خندانک .............................
        درود بر آنه ی عزیزم خندانک
        شعر زیبااا می شود وقتی برای فرشته ها باشد خندانک
        این همه زیبااااایی مبااارک مادر نازنینت باشد خندانک خندانک خندانک
        این گلهای سرخ از طرف من تقدیم به ایشان:

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک


        ....................... خندانک خندانک خندانک ..............................
        شیطان نشسته بود بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمي‌داشت. گفتم: «ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده‌ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده‌اند.»
        شيطان گفت: «خود را بازنشسته کرده‌ام، پيش از موعد.»
        گفتم: «به راه عدل و انصاف بازگشته‌ای يا سنگ بندگی خدا به سينه می‌زنی؟»
        شيطان گفت: «من ديگر آن شيطان توانای سابق نيستم. ديدم انسان‌ها، آنچه را من شبانه به ده‌ها وسوسه پنهانی انجام مي‌دادم، روزانه به صدها دسيسه آشکارا انجام مي‌دهند. اينان را به شيطان چه نياز است؟»
        شيطان در حالي که بساط خود را برمي‌چيد تا در کناري آرام بخوابد، زير لب گفت: «آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمي‌دانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خيانت، تا کجا مي‌تواند فرا رود و گرنه در برابر آدم به سجده می‌کردم.»
        پر
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۰۱
        لذت بردم
        واقعا زیبا بود و دوست داشتم خندانک
        فرهاد مهرابی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۲۱
        خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک

        سلام بانو پورقربان گرامی
        درود بر شما
        شعر زیبایتان کار ارزشمندیست

        خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۵۱
        سلام بانو
        محبت پرستوواری به مادر را در سروده تان به نحو احسنت به تصویر کشیده اید خندانک خندانک خندانک
        ریتم هم عالی بود خندانک
        در کنار هم به شادی خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۱۹

        با درودی صمیمانه به شما و احساس و کلام دلنشین شما ...

        موفق و پیروز باشید ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سما همدانی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرزو ریحانی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۶
        بسیار عالی بود .........مادر فرشته است خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امید مرادی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۱۸
        افرین بر آنه بسیار بااحساس و خوب ..داری میری سمت کلاسیک انگار گریزی به قافیه زدی ...خوشحال شدم ازت خوندم خندانک خندانک درود بر شما
        مادر خندانک
        اسفندیار گلزار
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۲۷
        دورد بر شما
        تخلص تان هم آنه یا ( آنا) و شعر زیبای تان هم به ماردتان (آنا)
        از لب
        پنجره آمد
        نگه از خندانک خندانک خندانک
        ماه کشید،
        نجمه طوسی (تینا)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۲۴
        سلام بر پرستوی عزیزم
        کجایی خانومی ؟ دلمان حسابی برای شعر هایت تنگ شده بود .
        احساست سرشار ودلت به عشق مادر تابنده باد .

        به دستان خورشیدیت
        خیره گشتم
        که با آن دو دست مرا می گرفتی
        وهمراه بامن
        به سوی دیار خدا می کشاندی
        دگر با لطافت نمی دیدمش من
        خشن بود و پر زخم و پر چین
        ولی باز مشغول باران رستن
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        جمعه ۲۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۱۷
        سلام و عرض ادب
        خیلی زیبا بود
        بسیار لذت بردم

        با اینکه خیلی نیمایی و سپرد نمیدانم
        و یا حتی تفاوتش با ترانه را شاید

        اما کار سختی نیست اینکه بدانم شعر شما بسیار زیبا بود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6