يکشنبه ۲۷ آبان
جنگ ... عشق ... و کمی هم شعر... شعری از مسعود احمدی
از دفتر خمیازه های شبانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۱ شماره ثبت ۴۳۹۸۸
بازدید : ۶۵۸ | نظرات : ۶۰
|
آخرین اشعار ناب مسعود احمدی
|
شعرهایم عق می زنند
و عاشقانه هایم را تمام
بالا می آورند
هنگام
که سربازان
مین های ضد نفر را
کنار شقایق های کوهی می کارند !
اولین بهانه ام
برای زیستن
چشمهای قهوه ای تو بود
که به لب های پر از شعر من
خیره می شد
انفجارها اما
سپیدهایم را
لباس جنگ پوشانید !
کاش اینجا بودی
لحظه ای گره از روسری می گشودی
تا عاشقانه هایم
دوباره مرا دریابند
اما نگرانم
که با آمدنت
شقایق ها
سربازان را به آسمان بفرستند
و دوباره
نسیم
گیسوانت را ببوید
و طوفان بپا کند !
26دیماه 94... مسعود احمدی. تهران .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سپیدهایم را
لباس جنگ پوشانید !
درود استاد
عالیییی بود