دکتر...

درود بزرگوار
از خوانش سروده زیبا و ناب شما کیفور شدم

درود برادرخوبم
بسیارزیبا قلم زدید
احسنت

افرین
زیبا بود

آفرین
خیلی خیلی خوب بود.آدرس دکتر و مینوشتی دکترای محل ما فقط آمپول میدن

بدیع و صمیمی
احسنت ها

پ.ن: لطفا آدرس دکترتون رو برام پیام خصوصی کنید

با آقای کاظمی موافقم ...البته که ممکن است جناب دکتر حال روز بیمار را که می بیند اینگونه ویزیت می کند ...
دوست عزیزم جناب صارمی از مزاح بگذریم و عرض کنم که عاشقانه ای کوتاه و شیرین را خواندم و لذت بردم . درود بر شما

باسلام بسیار عالی موفق باشی

سلام

درود بر شما و احساس زیبایتان

ذوق و احساس نابتان قابل تقدیر است

...................درود.....................

درود فراوان دوست گرامی
بسیار زیبا سرودید
مختصر و مفید
احسنت برشما

سلام جناب صارمی گرامی
درود بر شما
شعر زیبایی سرودید

درود بر شما .

جناب آقای صارمی عزیز، سلام علیکم.
............................................................
خوشا به حالِ مریضی که چنین دکتری داشته باشد....
دوسه روزِ پیش(فکرمی کنم) برای یکی ازدوستان نوشتم........
رفتم به برِ طبیب، ازشدّتِ تب
گفتم که رهایم کُن ازین، رنج وتعب
شش بوسه نوشت ،بهرم ازگوشه ی لب
گفتا که دوتا صبح و، دوتاظهرو، دوشب
.................................................................
خسته نباشید بزرگوار.

................ ....................
درود همشعر خوبم
زیبااااا بود
جسارتن پزشکی در کار بود!؟ یا خوددرمانی کردین؟
مزاح بود برادرم...شاد و سلامت باشید
................ ................
جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهتراند.»
حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند.»
جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی می‌گویی؟»
حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»

سلام جناب صارمی عزیز
خیلی قشنگ بود
خیلی لذت بردم


خرج این نسخه حتی با انواع بیمه های مکمل درمان هم کمرشکن خواهد بود

خرجش صدبرابر عمل جراحی شد که.......
دوست گرامی آقای صارمی
با سبک وصیاق سرودن شما تا کمی اشنا شده ام و در این زمان کوتاه با شعرهای شما همزاد پنداری داشته ام
امیدوارم بازم مهمان اشعارتان باشم
مانا باشید

درود بر شما
جالب و زیبا سروده اید

سلام صارمی عزیز چه نسخه عاشقانه ایزیبا بود

سلام صارمی عزیز چه نسخه عاشقانه ایزیبا بود

درود به جناب صارمی عزیز
قشنگ بود .

سلام شاعر
زیبا وعالیست شعرت
دستمریزاد