سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        کور شد آن دوق که من داشتم

        شعری از

        جواد صارمی

        از دفتر فصل تنهایی نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۴ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۱۲ شماره ثبت ۱۱۱۷۲۶
          بازدید : ۳۴۳   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جواد صارمی
        آخرین اشعار ناب جواد صارمی

        کور شد آن ذوق که من داشتم
        آه چه شد آنچه که پنداشتم
        نطفه ی عشقش سر زا سقط شد
        درد درو کرده ام از کاشتم
         
        سنگ صبوری که سرم را شکست
        سنگ دلش بال و پرم را شکست
        صبر دوا بود به دردم ولی
        داغ جدایی کمرم را شکست
         
        قسمت من آینه ی دق نبود
        سهم من از پنجره، هق هق نبود
        او که وجودم شده آغشته اش
        آه... چرا ذره ای عاشق نبود
         
        شک به دل افتاد... خریدار بود؟
        یا که  فقط شانه ی دیوار بود
        سنگ اگر شیشه نگهدار بود
        بخت کمی با دل من یار بود
         
        وقت سقوط است ، پریدن خطاست
        گاه به مقصود رسیدن خطاست
        لحظه ی قربانی عشق آمده
        دست بجنبان، نبریدن خطاست
         
        #جواد_صارمی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۵ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۵۷
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        پر احساس خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۴۸
        درود بر شما سپاس استاد
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۲۵ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۳۱
        سروده ی زیبایی بود جناب صارمی.

        موفق باشید .

        خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۰
        درود بر شما
        ممنونم از توجهتون
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۲۵ تير ۱۴۰۱ ۲۳:۳۷
        درود
        زیبا بود 👏👏🌺🌺
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۴۹
        درود بزرگوار ممنونم
        ارسال پاسخ
        سینا خواجه زاده
        شنبه ۲۵ تير ۱۴۰۱ ۲۳:۳۰
        درود،

        - سرآغاز سروده برای دواندن کره‌اسب پا برهنه‌ی ذهنم بدنبال زرده علفی در تپه‌زار مفتعلن مفتعلن فاعلن به اندازه‌ی کافی سراب نبود، اما دواندمش، چون مشتری سخن این سراینده‌ام.

        ۲ بار «آه» آمده است. «آه» دوم(که در بند سوم است) پذیرفتنی‌تر از نخستین است(بند یکم).

        سنگ صبوری که سرم را شکست جالبه.
        «داغ» جدایی کمرم را شکست، سرد و داغ شدن قابلیت شکستن اشیای شکننده(Brittle) را دارد. اما از شخصیتی مانند «کمر» انتظار می‌رود که چکش‌خوار باشد.
        به گمانم تأثیر ضربه‌ی جدایی به چیزی مانند «پتک» شبیه‌تر است.

        در این بیت:
        قسمت من آینه‌ی دق نبود
        سهم من از پنجره هق هق نبود

        تکرار مفهوم «بهر» باری بصورت قسمت و دیگربار بصورت «سهم» زیبایی دارد. اما به جز این، «قسمت» دلیل دیگری برای حضور خود در مصرع نخست نمی‌بیند. شاید کمی از آن زیبایی کاسته شود، اما «کاش کمی» یا عباراتی دیگر هم می‌توانند «قسمت من» را از پاسخ به چرایی حضور در آنجا معاف نمایند.

        شک به دل افتاد... :
        شاید برای خود من لحظات «شک» لحظاتی نادر باشند، بیشتر اوقات یا صفر ام یا یک و تغییر موضع در مدت‌زمان کوتاهی رخ می‌دهد. البته این را نوشتم تا توجه روان‌شناس‌های شاعر را هم به بحث‌مان بکشم.

        «شانه‌ی دیوار» را در گوگل زدم، وب‌سایت مشهوری(که ادعا می‌کند یک استارت‌آپ است) نشان داد با یک عالمه شانه برای فروش.

        این بیت:
        سنگ اگر شیشه‌نگهدار بود
        بخت کمی با دل من یار بود

        با اینکه به قول بزرگان «کلیشه‌ای» به نظر میاد، باز هم میشه در زاویه‌ای دیگر عمیقش شد و به‌بهی گفت.

        بند آخر، شبیه شعرهای دیگر شماست. یعنی به گمانم انگار میدانی پتانسیلی، ذهن‌تان را به سمت اینگونه سرودن سوق می‌دهد، گاهی(مثلا حالا) هیجانی و به دنبالش انرژی ای برای فرار ذهن از آن میدان جذب می‌کنید. تا جایی که آن انرژی کمک می‌دهد متفاوت می‌سرایید اما دیر یا زود انرژی ته می‌کشد و آخر شعر می‌رسد که شبیه همان نقطه‌ی تعادل همیشگی می‌شود.

        سپاس




        يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
        خدا قوت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۰
        درود بر شما جناب خواجه زاده. خیلی ممنونم که با این دقت شعر رو کالبدشکافی کردین. واقعا لذت بردم از نکاتی ک گفتین. خیلی ممنونم از شما عزیز بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۵ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۲۳
        باعرض سلام
        بسیار زیبا
        لطیف ودلنشین بود
        قلمتان رقصا
        درود درود
        خندانک خندانک خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۰
        سلام و عرض ارادت ممنونم
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        شنبه ۲۵ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۵۴
        سلام و عرض ادب
        خدا قوت
        خندانک خندانک خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۰
        درودها بزرگوار
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۰۲:۱۷
        درود ها
        بردار عزیز
        خیلی زیبا بود
        بنذ آخرت بی نهایت دوست داشتم
        شاعر بمانی همیشه
        تقدیمت خندانک خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۱
        درود بر شما خیلی خیلی ممنونم
        ارسال پاسخ
        اعظم اکبری( افسانه)
        يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۵۶
        سنگ اگر شیشه نگه دار بود!!!!!!

        عالی بود🌻🌻
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۱
        درود بانو سپاس
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        دوشنبه ۲۷ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۴۸
        درود
        زیبا و گیرا سروده ای بود
        عیدتان مبارک
        خندانک خندانک خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۱
        سلام بر شما ممنونم مهرتان جاودان
        ارسال پاسخ
        عبدالامیر الهی(مسکین)
        دوشنبه ۲۷ تير ۱۴۰۱ ۲۳:۱۸
        درود و عرض ادب جناب صارمی🌹

        بسیار زیبا بود و لذت بردم
        قلمتان ماندگار
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۲
        سلام خیلی ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        مینا فتحی (آفاق)
        يکشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ۱۳:۱۴
        درودا

        زیبا سرودید جناب صارمی
        رد قلمتان ماندگار

        🌼🌼🌼
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۲
        درودها بانوی بزرگوار
        ممنون
        ارسال پاسخ
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد صارمی
        جواد صارمی
        چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۲
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3