پنجشنبه ۱ آذر
ترجمان شعری از جعفر جمشیدیان تهرانی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۲۷ شماره ثبت ۴۳۶۷۲
بازدید : ۵۳۱ | نظرات : ۴۹
|
دفاتر شعر جعفر جمشیدیان تهرانی
آخرین اشعار ناب جعفر جمشیدیان تهرانی
|
فقط خدا و چرا بر زبانِ من شده است
جهنّمی به خدا این جهانِ من شده است
اگر قبول نمودم که دیگری شده ام
عذارِ آینه ات ترجمانِ من شده است
به یادِ جامِ لبت امشبم که مهتابی ست
به برکه عکسِ رخت میزبانِ من شده است
از آنزمان که تو نا مهربان شدی بامن
غم زمانه فقط مهربانِ من شده است
هر آنچه جاده گرفتم به درّه افتادم
ز پود و تارِ کتان نردبانِ من شده است
کلاس عشق تو آخر به سر رسید ،اما
چرا خراب چنین امتحانِ من شده است
هزار عاشق بیچاره دیده ام در عمر
ندیده ام که یکی همچنانِ من شده است
مرا زِ یاد نه تنها تو برده ای ،حتی
در این مقوله اجل هم،گمانِ من شده است
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به یادِ جامِ لبت امشبم که مهتابی ست
به برکه عکسِ رخت میزبانِ من شده است