سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        خسته ام از عاشقی...

        شعری از

        مجید مصطفوی (ماجد)

        از دفتر عاشقانه هایم نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۴۱ شماره ثبت ۴۳۶۵۹
          بازدید : ۴۵۹   |    نظرات : ۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید مصطفوی (ماجد)

        خسته ام از عاشقي در هجر آن روي چو ماه
        دايما بايد كشم از عمق اين دل ، آه آه
        همچو مجنون در پي ديدار روي آن صنم
        ميزنم  بر كوه و دامن،ناگهاني،گاه گاه
        مي شمارم لحظه ها را تا مگر وصلش  رسد
        مي شمارم روز ها را ،هفته ها را، ماه ماه
        قلب من گويي تحمل داده از كف همچو موج
        همچو  موجي روي ساحل ساده،گاهي راه راه
        آخر بازي در آن  شطرنج من با قلب او
        پات گشتم ،چون نمانده مهره اي جز، شاه شاه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۴۹
        ممنونم مجید خان دست مریزاد افرین و احسن خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۱۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب و متفاوت بود خندانک خندانک خندانک
        ایـّـوب ایـّـوبی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۸
        دورد عالی بود مفهوم این مصرع :
        همچو موجي روي ساحل ساده،گاهي راه راه

        ارتباط معنایی سخن با قافیه اندکی ابهام دارد شاید شاعر محترم دلیل خاصی برای آوردن( راه راه )داشته یا که جبر قافیه؟؟؟
        فرهاد مهرابی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۲۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام شاعر بزگوار
        درود بر شما
        زیبا سرودید
        موفق باشید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اسفندیار گلزار
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۴
        سلام خوش آمده اید موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۱۹
        درود گرامی
        بهره مند شدم
        سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۲۰
        عشق سوء تفاهميست كودكانه زود تمام ميشود ...

        زيبا و كلاسيك نابي نوشتي خندانک
        کریم لقمانی سروستانی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۱۴
        سلام جناب مصطفوی گرامی
        درودبرشما
        ناب وزیبا
        لذت بردم
        شادزی خندانک
        حسام الدین مهرابی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۷
        احسنت دوست گرامی
        بسیار زیبا سرودید
        بویژه بیت پایانی
        البته تمام شعر زیبا بود
        مرحبا...
        الهه نصیری زاده (وفا)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۴۰
        سلام
        سروده دلنشینی بود
        آفرین بر شما
        خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۱۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خيلي خيلي خوب و با احساس بود مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۱۸
        درود برشما گرامی
        زیبا بود
        پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۵۱
        .............................. خندانک خندانک خندانک ............................
        درود همشعر خوبم خندانک خندانک
        زیبااا بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        ............................ خندانک خندانک خندانک .............................
        راننده کامیونی وارد رستوران شد . دقایقی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد ، سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند . بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن ، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد . راننده به او چیزی نگفت .
        دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد .
        وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند ، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ، ولی باز هم ساکت ماند .
        دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوان ها به صاحب رستوران گفت : چه آدم بی خاصیتی بود ، نه غذا خوردن بلد بود ، نه حرف زدن و نه دعوا !
        رستورانچی جواب داد : از همه بد تر رانندگی بلد نبود ، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب ، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت !!!
        نجمه طوسی (تینا)
        شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۰
        سلام بر شاعر گرامی
        زیبا سروده بودید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۳۹
        دروووودهابر شما خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۱۹
        درود برشما شاعرگرامی پیروزباشید خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4