سیلابِ کویر

درود گرامی
دوبیت زیبا
از غزلی ناتمام

همين

......................... ............................
درود بزرگوار
زیباااا بود
......................... .............................
روزی لئون تولستوی در خیابان در حال قدم زدن بود که ناآگاهانه به زنی تنه زد
زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد!
تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد
و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم.
زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کردو گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت :
شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید !!!

در می آموزم ،از زیبایی ،پدر

چشم هایم را می بندم
تا مخفی شوی
می شمارم :
یک
دو
سه
.
.
.
.


یکی انگار
در قلبم
پنهان شده است !

مسعود احمدی
درودت باد

جناب آقای رافعی عزیز،سلام علیکم.
........................................................
دوستان تشویق کردند ومن هم موافقم
ولی درکنارِ این تشویقها لازمست بدانیدکه اگرخودتان هم بیشتر دقّت بفرمایید که.......
سروده ی شما (آهنگ) ندارد...واین آهنگ راخودِ شما می توانید برای شعرتان بنوازید..باکُمک گرفتن ازبُحورِ عروضی که مثلِ (نُت) می باشند برای آهنگساز....
مثلاً....(دیده ام،..باسوزِ دل،جاری شود)(فقط می خواهم بااستفاده ازکلماتِ خودتان باشد)ضمنِ اینکه دیدگان جمع است ،پس فعلِ ان نیزباید جمع باشد
وزن...( فاعِلاتُن،فاعلاتُن، فاعِلُن)...وصد البته که این فقط یک مثال بود وبرای نوشتنِ شعر،حتماً واجب نیست که این وزنهارابدانید وشعربگویید...چنانچه داشته وداریم کسانی راکه اصلاً این هارانمی دانند ،ولی شعرشان بسیار زیباست...اوّلین کارشما این است که به هنگامِ سرودن،آنقدرباکلمات درذِهنتان بازی کنید ،تاآهنگِ موردِ نظرتان حاصل شود...ومصرعهای بعدی هم به همین شکل...ودرنهایت ،یک بازنگری وظریف کاری(اگرلازم بود)
ببخشید (دیوانه) را...اگرلازم دانستید ،بیشتر صحبت خواهیم نمود.