سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        نسل سپیدار (دهه شصت)

        شعری از

        مریم رستم زاده

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴ ۱۷:۱۱ شماره ثبت ۴۲۸۸۶
          بازدید : ۴۸۱   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم رستم زاده

        تقدیم به .......
        نسل سپیدار(دهه شصتی ها)
        چه سوگندی مرا بسته به پای چوبه ی اعدام
        به حوٌایی که گندم شد، به نام ِشاعر بی نام
        به گرگ ذهن بیمارم، که توله واژه می زاید
        به یاد کاملِ ماهت که «انسان وار» می آید
        به سنت های پوشالی و یک تخمیر تکراری
        به نیاتی دروغین بر صلاة ظهر ظهر اجباری
        به زنده کردنِ اوهامِ نسلِ پیرِ «شصتی ها»
        به زجر دردِ هُشیاری به وقت خواب و مستی ها
        به آن ابلیس قربانی که کفرش عین ایمان بود
        و پاسوز خدایی شد که احوالش پریشان بود
        به آن لب های بی بوسه و آغوش پر از تردید
        و ذبح نسل، نسلی که تنش بر سر نمی ارزید
        به هر راهی که رفتن را نرفته باز می گردد
        به یک «اینم نشد..» معتاد و گَردی که نمی گردد
        به مردانی که می گریند و زن هایی که می جنگند
        به پاهایی که زنجیرند و دستانی که می لنگند
        به شعری که شده افیون و تزریقش رگ توده
        به این پس مانده های انقلاب کور فرسوده
        به دندانی که می کِرمَد و روزی باید آن را کند
        به خاکی که زمین خورده ست و «شاعر می کند در بند»
        ..
        فقط تقصیر ما این شد که تخم بغض و تردیدیم
        نمی شد چشم بربندیم و ما دیدیم و فهمیدیم
        دوباره باز می گردم به بیت جوخه ی اعدام
        به آنجایی که پرسیدم:«چه سوگندی...»ولی آرام
        خودم را خورده ام سوگند که از نسل سپیدارم
        همیشه «پای» خود ماندم، همیشه بر«سرِ» دارم
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5