سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 14 بهمن 1403
    4 شعبان 1446
    • ولادت حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام، 26 هـ ق، روز جانباز
    Sunday 2 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است . نادر ابراهیمی

      يکشنبه ۱۴ بهمن

      خودکشی

      شعری از

      مرتضی درویشی ( اشکان)

      از دفتر از تنهایی نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۰ شماره ثبت ۴۲۳۴۰
        بازدید : ۴۸۴   |    نظرات : ۳۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مرتضی درویشی ( اشکان)
      آخرین اشعار ناب مرتضی درویشی ( اشکان)

      از بلندی نظر به پایین کرد
      دخترک خسته بود غمگین بود 
      همچو قویی به برکه اش که رسید
      بر زبانش سرود نفرین بود

      آه خود را نثار مردان کرد :
      ای دو صد لعنتم به هیبت تان
      اشک ها را دوباره پنهان کرد
      خسته ام از حضور نکبت تان

      هیچ مردی نبود آنجا که
      آبرویی برای خود بخرد...
      بغض ممتد امان بده بگذار
      آبرویی ز شهر خود ببرد...

      وقت پرواز روح خسته ی اوست
      وقت آن که کمی رها بشود
      به کسی مرگ او چه مربوط است ...؟!
      طرفش آن طرف خدا بشود

      تا به پایان قصه اش تو بمان
      دخترک خانه اش کمی دور است
      در همه بیت بیت مرثیه ام
      دخترک اشتباه دستور است...!

      تا پدر نشئگی کند هر بار
      متحمل ...فروش تن شده بود
      در ازای دو وعده افیون ... آه
      در شبی سرد و شوم زن شده بود

      بی توجه نگاه مردم شهر 
      گرم عیش اند و حال مستی شان
      زیر لب زن به باد فحش گرفت
      هم شعور و نژاد و هستی شان

      قصد پرواز کرده انگار این...
      قسمت آخر نمایش اوست !
      اختتامیه ای که می گفت درد
      حاصل محفل همایش اوست !

      جسم حاضر شکستگی هاش از
      بار ظلم و گناه انسان هاست
      هر صدایی به گوش می شنوید...
      جام می های جشن شیطان هاست !

      خودکشی کرد تا که تن ندهد
      هر که می خواست جسم او به حرام ...
      نقل صبح تمام ایران بود
      یک زن هرزه خودکشی ...و تمام

      مرتضی (اشکان) درویشی
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4