سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      واین انسان

      شعری از

      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

      از دفتر بهاردلتنگی نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ ۱۴:۳۰ شماره ثبت ۴۱۶۰۶
        بازدید : ۵۰۱   |    نظرات : ۳۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

      جهان تاریک
      جاده ها پرپیچ...تنگ وباریک
      آسمان زابرش خون جاریست
      چشمه ها کارشان سیاه کاریست
      زخمهاعمیق وکاریست
      موج خون غارت چپاول....همهج جا جاریست
      ...وانسان باعث این تبه کاریست
      عجب کاریست عجب باریست چه ننگ باریست
      واین انسان شهوت ران
      زپستی پست ترازحیوان
      وانسانی که باحیوان درآمیزد...
      چه باید گفت به این انسان
      چه بایدکردبه این انسان
      علف خوار راکند گوشتخوار
      زبهرمال افزونتر
      سیاهی می کشد هرجا به جای مزرع وگلزار
      خورد موش ..مار..عقرب...
      زحدخویش بگذشته
      واین قرن قرن گمراهیست
      سراسر آتش وخون تباهیست
      وآیین الهی رادرون دخمه کردانسان
      کنون..شیطان پرست..گاوپرست ..آلت پرست..بت پرست
      شده آیین این انسان
      چه بایدگفت به این انسان
      چه بایدکردبه این انسان
      توای انسان زشت گفتار زشت پندار.زشت کردددار
      ازین زشتی واین پستی دست بردار
      توشهوت ران تودزد ورهزن ومکار
      ندانم مسجدی یامیکده
      درون میکده یابتکده
      چه ای توکه ای تو بشر.آدم ویاانسان
      رهاگردان ازاین حرمان بس است دیگردراین زندان .بلاخیزان
      بیادرلشگررحمان فقط اوهست عشق .درمان
      باآرزوی قبولی عزداری هایتان دراین ماه محرم .بهاءالدین داودپور(بامداد)

       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3