سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        گفتگو باخدا

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ مهر ۱۳۹۴ ۱۷:۰۲ شماره ثبت ۴۱۱۹۲
          بازدید : ۲۸۴   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        گفتگو باخدا
        بخود گفتم یقین مارا بوقت دیدن است امشب
        چنان یعقوب در فکر یکی پیراهن است امشب
         
        چنان در انتظار یار بودم هم نخوابیدم
        شنیدم سخت بیماری بخود نالیدن است امشب
         
        بخود گفتم خدارا من زجانم بیشتر خواهم
        اجازه گر دهد مارا بوقت گفتن است امشب
         
        صدائی را شنیدم در همان لحظه چنین گفتا
        بگو هر چیز میخواهی مرا بشنیدن است امشب
         
        بگفتم پس چرا بیماررا پاسخ نمیگو ئی ؟
        بگفتا ناله هایش هم بما پیوستن است امشب
         
        بگفتم میدهی من را سعادت تا دهم جان
        مقامت بیشتر باشد مرا جان دادن است امشب
         
        بگفتا جان بما دادن نباشد کار دشواری
        ولیکن کار کردن بهتر از جان دادن است امشب
         
        بگفتم آنچه را گوئی بجان و دل خریدارم
        بگفتا نزد بیمارم چنان جان دادن است امشب
         
        مرا محتاج بر جانت نمیباشد تو میدانی
        گره ازکار باز کردن بخود بالیدن است امشب
         
        سرشک از دیدگان اشک ریز پاک کن بیک لحظه
        بکن پرسش چرا ؟ در حال گریه کردن است امشب
         
        دلی را شاد کن تا شاد گردانم دلت را من
        نمیدانی چه پاداشی غم از دل بردن است امشب
         
        یتیمی را محبٌت کن تو از راه وفاداری
        نوازش کن تو اورا بهتر از خوابیدن است امشب
         
        نمازت را بخوان در وقت چون باشد ضروری
        ستم هر گز نکردن چون نوافل خواندن است امشب
         
         بگفتم منکه گمنامم دلم غرق گناه باشد
        بکن روشن دلم را وقت روشن کردن است امشب
        جمعه هفدهم مهر نود چهار .
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2