دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
|
هزاران عاشقت دربی قراری
نگارا
طاقت دوری نداریم
تولیلایی
دل شیدای مجنونان ربایی
الهی .بارالها
دگرماتاب نادیدن نداریم
چه خوش باشدکه رخ برمانمایی
گل نرگس
چراغی مادراین عالم نداریم
به صحرایی به دریایی به کوهی
میان تازه گلهایی
همی دانم
برای دیدن رویت دگرعمری نداریم
اباصالح اباصاح
بگوجانم
چراازماجدایی
نمیدانی
دگرنوری به رخصاره نداریم
پس ازعمری
به امیدی
رسدیاری به یاری
زمسکینی وبی دینی
دگرایمان نداریم
ازآن ترسم اگرروزی بیایی
زمفلوکی
سرازپستی به بالابرنداریم
به حق احمدمختاربه حق آیت اطهار
به حق چارده نورسماوی
الهی صاحب مارارسانی
چراچون مادگرجانی نداریم
( مجتبی ع)
مجتبی
غریبه وو زاده ی آن ثلاله ی اطهاره
گشته ازسم
جگرش صدپاره بدست آن مکاره
داغ زهراونبی وشه دین
مانده به دل
نوبت آن کریم ی احسانه
دم آخرکه رسید
حسین ع به دامن بگرفت
سرحسن نازدانه
اردی بهشت
اردی بهشت اردی بهشت
آیم به سویت دردربهشت
ای پرسرشک ای پرسرشک
درماتمم خون بسرشک
ای گل سرشت ای گل سرشت
گل برمزارم بفرست
آن بی وفاگل
نامه ای اندرسرایم ننوشت
باتقدیم بهترین آرزوها امیدها به محضرباسعادت شما
بهاءالدین داودپور(بامداد)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.