يکشنبه ۲۷ آبان
اززبان مادرشهیدغواص..بانام آبی ِ دریای ِ خون شعری از محمد بابایی حسکویی
از دفتر جاودانه خواهم ماند؟ نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ ۲۲:۰۷ شماره ثبت ۴۰۵۵۱
بازدید : ۵۰۱ | نظرات : ۱۴
|
دفاتر شعر محمد بابایی حسکویی
آخرین اشعار ناب محمد بابایی حسکویی
|
گاهی همین فاصله را، معنای دل کندن کنم
گاهی برای بودنت، شمع جهان روشن کنم
گاهی صدای پای تو، پشت هزاران دلهره
گاهی هزاران دلهره، تفسیر یک گلشن کنم
من مادری با دلهره، آکنده از درد و گله
من زنده ام تا نام تو، در این جهان متقن کنم
فردای دنیایم چه باک، با خستگیها بگذرد
من قاصد عشق تو و غواصی ِ میهن شوم
ای خسته ی بی ادعا، ای دست تو بسته و پا
من شاکر این خنده ات، در چشم آن دشمن شوم
گاهی که میخندی به من، درپشت رویاهای تن
من باصدای گریه ام، محو همان بستن شوم
ای آبی دریایه خون، قربانیه دنیای دون
افشا کن این بسته شدن، تاپتک رو آهن شوم
گاهی که میزنم صدا، درخلوتم آید ندا
غصه نخور ای مادرم، تا وارد وطن شوم
حالا صدای گریه ام دیگر نمی آید. چرا؟!!!!!
تا بعدسی سال انتظار، لایق بوسیدن شوم
فردا برایت میزنم، در کوچه ها شمع خیال
با پای بسته ات بیا، تا محو بوئیدن شوم
قافیه ها ناخوداگاه تغییر پیدا کرده
متن شعر رو آنگونه ک ب ذهنم رسیده نوشته ام
اساتید گرامی خوشحال میشم از نظراتتون بهره مند شوم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.