پنجشنبه ۲۹ آذر
دیدار معشوق شعری از رضا صفائی
از دفتر عاشقانه ها نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۴ ۱۱:۴۷ شماره ثبت ۴۰۵۰۷
بازدید : ۱۱۷۶ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب رضا صفائی
|
بانوی من
امروز ماورای تمای تصوراتم تو را دیدم
آری تو را
توئی که هر روز و هر لحظه در رویاهایم با او زندگی کرده ام
همان صورت بود با لبخند ملیحی که همیشه در ذهن داشتم
همان گیسوان بلند و کمندی که پنجه های باد در حال نوازشش بودند
و چشمانت
سر شار از عاشقانه های ناگفته ای بود که سطر سطر دفتر شعرم را پر می کرد
چه لحظه ناب و کوتاهی
زمان برایم از حرکت ایستاده بود
کسی را دیدم که همیشه آرزوی نفس کشیدن در کنارش
بوئیدن عطر تنش
و بوسیدن لبانش را داشتم
حال چه کنم
تو را میدیدم و میخکوب بر جایم ایستاده بودم
تو کجا و من کجا
توئی که حتی از وجود چنین عشقی در مورد خود بی خبری
شاید بارها و بارها دلنوشته های مرا خوانده باشی
و اشک ها و لبخند ها نثارشان کرده باشی
شاید هم پیش خود قبطه خورده باشی که
کاش جای معشوقه ی من میبودی
عزیز من زیبای من بانوی من
تمامی این عاشقانه ها با تصور خیالی چشمان تو زاده شده اند
کاش میتوانستم قدر خوددن فنجانی چای تو را داشته باشم
فنجانی چای تلخ که با حس شیرینی لبانت بشود اکسیر جاودانگی من
ولی چه زود به پایان رسید زمان دیدارت
تو رفته ای
و من هنوز در گذر زمان در نقطه دیدارت ایستاده ام
وعاشقانه ها از دیدار معشوقم می نویسم ...
#رضا_صفائی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.