پنجشنبه ۲۹ آذر
بانوی خیال شعری از رضا صفائی
از دفتر عاشقانه ها نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ ۱۴:۰۴ شماره ثبت ۵۱۱۵۷
بازدید : ۳۶۵ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب رضا صفائی
|
بانوی من
ای که چشمانت معنا کرده اند برایم عشق را
و راه داده مرا ناز نگاهت به حریم قلبت
حس میکنم تو را
میبویمت از کنار دریچه ی باز پنجره
تا مست گردم در خلوت خیالم از هوای تو
آری بانوی من
حسادت میکنم به باد
آن زمان که به جای انگشتان من
به رقص در می آید
میان گیسوان طلائیت
و به قطرات باران
که جای بوسه های من
می نشینند بر لبانت
پیوند زده ام پائیز را به خیالت
تجسم میکنم خود را در این فصل سرد
میان گرمای آغوشت
من زاده شده ام برای از تو نوشتن
بیش از این منتظرم مگذار
سالهاست تشنه اند انگشتانم
برای لمس لبانت
و لبانم برای پیمودن اندامت
و من
برای بوییدن تو ، بیزارم از بیداری
بانوی من
ای حوری زاد بهشتی
شبی تا صبح در آغوش بگیر مرا
در خواب و خیال
تا آرام گیرد در بهشت خدا
" آغوش تو "
این روح آشفته ام
در این فصل بی برگی #پائیز
#رضا_صفائی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.