سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        به درك

        شعری از

        مسيحا الهیاری

        از دفتر صليب رنج نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۴ ۱۷:۴۸ شماره ثبت ۳۹۹۹۳
          بازدید : ۶۵۲   |    نظرات : ۵۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسيحا الهیاری
        آخرین اشعار ناب مسيحا الهیاری

        به سر ما چه بلاها نمي آيد به درك
        باز كن پنجره ها را نمي آيد به درك
        گفته بودي كه بيا نغمه شادي سر كن
        به من اين گونه غلطها نمي آيد به درك
        بزم گردان  رقيبان شده اي  واي به تو
        هيچ كس سمت دل ما  نمي آيد به درك  
        چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم
        خال رويت به مداوا نمي ايد به درك
        بعد تو سينه دلتنگ و غروب
        نفسم مرگ تو بالا نمي آيد به درك
        بعد من تنگ شود سينه سنگت بانو
        هي بگويي كه  مسيحا نمي آيد  به درك
        برو اي شيخ در اين ميكده غمخواري نيست
        دختر مذهب  ترسا نمي آيد به درك

        ××××××××××××××××

        قسم ام را قورت دادم ...وقتي هيچ كس شبيه خودش نيست ...و عشق لذت استخواني در دهان سگ بيشتر نيست ......دندان شكن و پوچ
         
        .... نيست .... امشب تمام  حافظه دلم را فرمت ميكنم ...

        بي هيچ احساسي ...

        آخر بايد نو نوار شوم  دارم ازدواج ميكنم ...

        روم نميشه بگم راستش  يكي را ديدم  درسته كمي قدش كوتاهه و جثه
         
        اش لاغر و هم اينكه اصلا حرف نميزنه ....  ... اوني كه من  عاشقش
         
        شدم نه بي وفايي بلده نه خيانت نه ريا ميشناسد نه دروغ  خدا را شكر
         
        آرزو به دل  نميميرم .. اسم نامزدم قبر ه آره يك قبر با صفا و كهنه
         
        .....قراره عقدمونو عزرائيل بخونه .....و با لباس سفيد برم خونه اش ....آخه
         
        تو فاميل ما با لباس سفيد ميرن و بالباس سفيد بيرون ميان.... بفرماييد
         
        خرما خوش آمديد ....غسال داره مياد داماد و بيارين حموم....لالا لالاي  لالا لاي
        قرار است يك عقد مختصري بگيريم فعلا ....و من هفته اي  بيام (ببخشيد
         
        روم به ديوار در آغوش  نامزدم دراز بكشم) ...تا انشا الله روز عروسي 
         
        كه بلاخره براي هميشه در بغل هم  مست بخوانيم .... ديگه خونه قلبم و
         
        به اجاره اين مستاجر هاي بي انصاف و ظالم نميدم ...هم ميشينن و
         
        آخرش بي خبر وقتي همه جاي خانه را  درب و داغون كردند يك شب فرار ميكنند  برو كه رفتي ..... ولي قبر تا خاكستر شوم كنار من است ..نه عاشق نميشوم  چون ديگه من آدم شدم ... عروس مرگ
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4