زیبا صنم
زیبا صنم
عشق تو ای زیبا صنم ؛ دیدی مرا دیوانه کرد
منزلم صحرا شده ؛ هم آواره از هر خانه کرد
عشقت چنان باشد بحق ؛ قدر مسلم در ، دلم
بسیار میگویم چرا ؛ تعبیر بر افسانه کرد
مهرت بیامد بر دلم ؛ جا پای عشقت قلب من
سخت است جا پای عشق ؛ قلب مرا ویرانه کرد
چون شمع میسوزم مدام ؛ عشق تو مهمانم شده
ای کاش میگشتی خبر ؛ قلب مرا پروانه کرد
اشکم تو ، هم یکدم ببین ؛ بر مهر من گو آفرین
چشم مرا نیکو ببین ؛ اشکم مرا حنٌانه کرد
چون بذر عشقت کاشتی ؛ اندر دلم ای نازنین
کمتر بشد از لحظه ای ؛ صدها هزاران دانه کرد
جان میدهم در راه عشق ؛ شایسته باشد عشق را
هر کس که جان بازد زعشق ؛ جان بازی جانانه کرد
گمنام را آگه کنید ؛ آید به استقبال عشق
گیرد سراغ عشق را ؛ دل را به او هم خانه کرد .
عشقت چنان باشد بحق ؛ قدر مسلم در ، دلم
بسیار میگویم چرا ؛ تعبیر بر افسانه کرد
مهرت بیامد بر دلم ؛ جا پای عشقت قلب من
سخت است جا پای عشق ؛ قلب مرا ویرانه کرد
چون شمع میسوزم مدام ؛ عشق تو مهمانم شده
ای کاش میگشتی خبر ؛ قلب مرا پروانه کرد
اشکم تو ، هم یکدم ببین ؛ بر مهر من گو آفرین
چشم مرا نیکو ببین ؛ اشکم مرا حنٌانه کرد
چون بذر عشقت کاشتی ؛ اندر دلم ای نازنین
کمتر بشد از لحظه ای ؛ صدها هزاران دانه کرد
جان میدهم در راه عشق ؛ شایسته باشد عشق را
هر کس که جان بازد زعشق ؛ جان بازی جانانه کرد
گمنام را آگه کنید ؛ آید به استقبال عشق
گیرد سراغ عشق را ؛ دل را به او هم خانه کرد .
یکشنبه بیست پنجم مرداد نود چهار