دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر عیسی نصراللهی( تیرداد)
آخرین اشعار ناب عیسی نصراللهی( تیرداد)
|
واگویه ای سرد
برابر با تمام خیز بودار افق
لابه لای نعش کبود کوه
تا
هزاره های بلورین کاج
اینجا
در خیمه گاهم
که
عنکبوت لاغری ماند
یک شب ،سپری کردن ماه
بر لب کاسه ی آب شب مانده ی دوشین به سرانگشت گذر
به پدیداری شرم
چند مست لب گزیده
آهام...
هوی...
واگویه هایی از سر بیخود
تمام حجم رقیق آفتاب را داشت
دست بر کشیدم از خیمه گاه عنکبوت خود
چند مست لال در حین عذاب وجدان خویش
انتظار طلوع آفتاب میکشیدند
در پناه شب
به ناگها
یک به یک
همسوی کرنش ملیح شب
چیزی نمانده به روز
دو مست
چند ولگرد
کنار زده بودند نقاب شبزده ی دشت
صدای ناله ی ماده سگی
میآمد از بعد حجیم انعکاس سایه های خویش
گاواره بان جوان به صحرا برده بود آذوقه ی فردا
چند مست
چند ابلیس
ناله های ترس
کوچه ای تاریک و بی روح
آواز یک دوره گردی تا فروشد
قصه های نحس آوای پسین درد
کسی بلند بلند
درب خیمه ام را کوفت
پرده ها کنار رفتند
شب رفته بود
مستان گریزان
روز خلوت بود
سایه ای وارد شد
من بودم
تنگ شرابی در دست
رقصان...
گاه گاهی ناله های پست را میخواند
رو به رویم
خیره در خویش
تمام هیبت من بود
آن سایه ی عریان/
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.