سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      بغض دُرفک

      شعری از

      علی اسماعیلی

      از دفتر درنگ نخست نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۳۳ شماره ثبت ۳۷۹۱۰
        بازدید : ۱۶۰۹   |    نظرات : ۱۷۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی اسماعیلی

      صدای ارسالی شاعر:
      بریده شد نفست زیر خانه ای آوار
      در آن دقایق تلخینه یاد و وحشت بار
      که خاک فاصله پاشید بر تنت... لعنت
      که زخم دارم از آن روز رفتنت...لعنت
      که چنگ روی گلآغوش خیسمان افتاد
      شبی که زلزله آمد...اواخرِ خرداد
      شبی که سایه ی غم روی باد چادر زد
      و دست های زمین کل شهر را بر زد
      شکوه قامت دُرفک به لرزه بی پا شد
      و بغض کرد و نگاهش شبیه دریا شد
      شکست ساقه ی زیتون و غرق در خون شد
      تکید سوسن و همزاد درد مجنون شد
      که خم به پیکر زیبای مارلیک آمد
      دوباره در قفس خاک ها می آرامد
      عبور کرده زمان از مسیر خاطره ها
      ولی نشسته نمی شب به روی پنجره ها
      که حرف دارد از آن روزهای مرگ آور
      از آن سکوت پر از ترس شهر بی یاور
      که اشک روی  سپیدی رود می بارد
      شبی که غربت و درد دوباره ای دارد
      دلیل بغض پدر را کسی نمی داند
      و مادری که نشسته نماز می خواند...
      کسی که گریه و اندوه هاش بی مرزند
      قرین داغ نفسگیر دفن شش فرزند
      تمام کن ننویس از شروع فاصله ها
      از عمق فاجعه بعد از وقوع زلزله ها
      که باز زمزمه ای بی قرار می آید
      که باز حال بدی با بهار می آید...
      *درفک:نام قله ای در شهر رودبار
      *سوسن: گل کمیاب سوسن چلچراغ،رویش در روستای داماش رودبار
      *مارلیک: جام مارلیک،یافته شده در تپه های مارلیک(چراغعلی تپه) رودبار و متعلق به حدود3000سال قبل.
      --------------------------------------------------------------------
      یادبود سالروز زلزله ی 31 خرداد1369 رودبار ومنجیل و نزدیک به 40000جانباخته.
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۴۹ شاعر این شعر را خوانده اند

      فاطمه سادات بحرینی(بحرالغزل)

      ،

      علی غلامی

      ،

      عباس خوش عمل کاشانی

      ،

      نجمه طوسی (تینا)

      ،

      فاطمه ضیاالدینی

      ،

      جعفر جمشیدیان تهرانی

      ،

      رضا نظری

      ،

      غلامرضا مهدوی(مهدوی)

      ،

      شاهین لقایی(شاهین)

      ،

      لـــــــــــــــیلا رنجبران

      ،

      امیر جلالی( ا م دی )

      ،

      سیده لاله رحیم زاده

      ،

      سودابه برزگر

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      صفیه پاپی

      ،

      فروزان شهبازي

      ،

      عبدالوهاب (وهاب) شیرودی

      ،

      علی اسماعیلی

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      حدیثه نق

      ،

      سیدعلمدارابوطالبی نژاد

      ،

      محمدرضا مومنی(تینار)

      ،

      میثم دانایی

      ،

      موسی عباسی مقدم

      ،

      مهدی شهبازی

      ،

      مونس ارجمندی

      ،

      علی دولتی

      ،

      علیرضا کاشی پور محمدی

      ،

      سیده نسترن طالبزاده

      ،

      کیوان رادفر

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      فرهاد مهرابی

      ،

      امیدمرادی

      ،

      محمد رضا نظری(لادون پرند)

      ،

      سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      فاطمه توکلی

      ،

      الناز مهدوی

      ،

      مسيحا

      ،

      امیری کرمانشاهی

      ،

      پژمان صالحی

      ،

      سیاوش پورافشار

      ،

      مریم شجاعی(بشارت )

      ،

      ماریا قربانی

      ،

      سمانه نوری ( میترا )

      ،

      زهرا قمری فتیده

      ،

      حسین زینلی گوهری(مکنون)

      ،

      قانع دستجردی

      ،

      آوا دوکوهکی

      ،

      فرمیسک(هاوار هه لوی)

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4