سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        سردرگم

        شعری از

        سیماسلمانی (یامور)

        از دفتر دل نوشته ها نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۵۶ شماره ثبت ۳۷۵۳۱
          بازدید : ۳۴۵   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سیماسلمانی (یامور)
        آخرین اشعار ناب سیماسلمانی (یامور)

                            سردرگم
        گریزانم ازقفس تنهایی
        گاه درمیان ظلمت شب می غلطم
        گاه درپس روشنایی پنهان
        چوهسته ای دردل سیبی
        گاه درخیالم پرنده ای
        رهاازقفس بال می گشایم
        درآسمان عشق
        جان می گیرم ازبوی نفست
        گاه  درآرزوی دیدارچشم به راه
        می نشینم درمیان کوچه پس کوچه ها
        خسته ازماندن دراوج تنهایی
        می گریم درآغوش غم ها
        گاه مثل بغضی مانده درگلو
        باآه نشسته بردل
        ناله های جگرسوزدل
        شعله می کشدآتش کینه دردل
        گاه درسرزمین خاطره ها
        گم می شودخاطرپریشان
        درمیان سطوردفترم
        جان می بازددرآغوش عشق
        گاه چون کودکی مادرگم کرده
        باچشمانی نمناک
        جستجومی کندچهره آشنارا
        گریزانم ازدربی کسی
        درمیان هیاهوی آسمان
        پشت تاریکیهادیده نهان می کنم
        ازغم دوران ناله سرمی دهم
        شب به سحرمی گریم
        گاه درآرزوی رسیدن درخیالم
        درآغوش تومی خوابم
        سرگردانم جسم بی روحم
        گم کرده ام من رازخوشبختی وامیدرا
        دست خالی وزلف پریشان
        چشم پراشک ودل پرخون
        گاه درحسرت دیداردردل شب
        می سوزم درآتش اشتیاق
        شوق ماندن شورباتوبودن
        گاه دراوج غم می شکنم دربسترخاک
        دست بادمی سپارم این جسم بی روح را
        غمی نهان درسینه می فشاردقلب بی تابم را
        من درجستجوی توگم می شوم درمیان
        مشتی خاطره برجامانده ازتو
        من گریزانم ازعشق پنهان دل
        ازتقدیرشوم نانوشته
        ازگلبرگهای خیس شبنم
        ازسوسوی بادباران زا
        ازچهره های غم گرفته
        امشب دل می بردمرا
        سوی دریای خروشان خاطره
        دست موجی می کشاندمرا
        درقعرزیبایی ها
        من گریزانم ازامواج سهمگین دریا
        ازآشوب خفته دردل
        ازفردای مبهم لحظه ها
        کاش می شدزیرسایه ات
        آسوده می خوابیدم دربرت
        من که می سوزم ازآتش عشقت
        کاش می شدمی نشستم یک نفس درکنارت
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3