دوشنبه ۳ دی
(احساس من) شعری از ملودی متولیان
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۴ ۱۵:۰۲ شماره ثبت ۳۷۳۴۸
بازدید : ۳۵۰ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب ملودی متولیان
|
من از چشمت نفهمیدم
چه احساسی بهم داری
من از تنهایی بیزارم
چه جوری عادتم دادی
همه دیدن تورو با من
بزار بازم باشم با تو
همه دنیایی رو دارن
من از دنیا تورو دارم
ببین زنجیره رو سینم
هنوز اسم تورو داره
تو با من نیستی و یادت
منو تنها نمیزاره
خودت با من نبودی و
چشام هر جا تورو دیده
دلم از زندگی کردن
بی تو بد جوری ترسیده
مثه هر بار فراموشی
میونه داشته هات داری
بازم تاریکی از چشمات
به چشمه روشنم دادی
میدونم خوابی این شبها
میدونی شبها بیدارم؟
بدهکاره به من دنیا
به احساسم بدهکارم
خیابون نیس ازش رد شی
نمیفهمی که احساسه
دلی که عاشقش کردی
تورو بد جوری میشناسه
دیدی یادم نرفت عشقت؟
دیدی یادم نرفت گریه؟
یه جوری عاشقت هستم
که هر روزش برام سخته
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.