زیر دوشی و سخت می گریی
شاید این بار آخِرت باشد
هق هقت را کسی نفهمیده
درد تو پشت ظاهرت باشد
شاید این بار آخرت باشد
که خودت را به مرگ بسپاری
مثل یک سرزمین صدتکه
توی جغرافیای قاجاری
جاذبه از زمینت افتاده
که خودت را به سقف می کوبی
ناقلی از نژاد ویروسی
ازدرون پوچ و ظاهراً خوبی
پشت در مانده ای و دنیاهم
خانه ات را به آب می بندد
بعد ازین هم تویی و قلبی که
کنج ویران سرات می گندد
انتهای دلت کسی را باز
دوست داری و دوستت دارد؟
می روی تا که عاشقش باشی
مرگ یک اصله عشق می کارد
بعد ازین کوچ می کنی تا او
دیر یازودو سخت یا آسان
تا خراب آسمانِ بی ابری
شکل معکوس ریزش باران
از همه دل بریده ای اما
سمت آرامشت کمی ابریست
لاجرم باید از خودت ببُری
شاید این قصه آخرش جبریست...
آه راوی ببخش شرمنده
هی تو داری کلاف می بافی
می توانم بگویم از دردم
پس تو ساکت بمان که علًافی
بگذریم از هرآنچه که گفتی
شک نکن ساده ای نمیدانی
از نگاهی که منع تفسیرست
حرف هایی نگفته می خوانی؟
شرم شب کوچه گیِ بی او را
حق بی او نفس زدن ها را
حال این روزهای کاهی را
بغض خاموش سرو تنها را
جز خودم هیچ کس نمی فهمد
باید از ریه هام بستاند
هرم کبریت عشق می گیرد
داس تقدیر باغ می داند
مرگ یک آرزوی بر بادست
که از او مختصر طلب دارم
شب به شب حرف می زنم با او
بس که از انتحار سرشارم
بعد عمری که بی تو سر کردم
امشب اما کنارت اینجایم
خوب شد ما دوباره تنهاییم
گوش کن پس به دردودل هایم
طعم تندیسگی* چشمانت
در خیابان تار تنهایی
خط به خط امتداد عشقم شد
در خیالم چقدر زیبایی
بی سبب می روی و می آیی
در جهانی که وسعتش گویاست
تلق گنگی به دور ابعادش
خواب هایم حقیقتا پویاست
با همین واژه های سرخورده
می شود تا طلوع فردا تاخت
مدعی شد که باز برگشتی
سنگ در چاه رفتنت انداخت
آخرین دفعه قبل پروازت
پشت هم بغض و گریه می کردی
سیر گفتی که دوستم داری
قول دادی که زود برگردی
گفتمت باش تا که من باشم
در نگاهت سکوت می لرزید
خنده ات ضربدر هراست شد
چشم دنیا به من حسد ورزید
تا که آخر شد آنچه که گفتی
قبل دیدار ما تو پر بستی
توی خاکی نمور خوابیدی
باز اما درون من هستی...
هیچ چیزی مرا نمی فهمد
جز همین شعرهای وامانده
ارزشش را فقط تو می دانی
آه ای هم قطار جامانده
خسته ام مثل پیرمردی که
صید دریای بی پناهی شد
رفت تا انتهای رویایش
عاقبت حاصلش تباهی شد
آی راوی کجای این شعری؟
پس بگیر از من آنچه که دادی
پیرکردی مرا و در رفتی
می شود حدس زد تو صیادی...