سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        فروپاشی

        شعری از

        علی اسماعیلی

        از دفتر درنگ نخست نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۳۱ شماره ثبت ۳۶۵۴۳
          بازدید : ۹۲۴   |    نظرات : ۹۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اسماعیلی

        صدای ارسالی شاعر:
        ­­­زیر دوشی و سخت می گریی
        شاید این بار آخِرت باشد
        هق هقت را کسی نفهمیده
        درد تو پشت ظاهرت باشد
         
        شاید این بار آخرت باشد
        که خودت را به مرگ بسپاری
        مثل یک سرزمین صدتکه
        توی جغرافیای قاجاری
         
        جاذبه از زمینت افتاده
        که خودت را به سقف می کوبی
        ناقلی از نژاد ویروسی
        ازدرون پوچ و ظاهراً خوبی
         
        پشت در مانده ای و دنیاهم
        خانه ات را به آب می بندد
        بعد ازین هم تویی و قلبی که
        کنج ویران سرات می گندد
         
        انتهای دلت کسی را باز
        دوست داری و دوستت دارد؟
        می روی تا که عاشقش باشی
        مرگ یک اصله عشق می کارد
         
        بعد ازین کوچ می کنی تا او
        دیر یازودو سخت یا آسان
        تا خراب آسمانِ بی ابری
        شکل معکوس ریزش باران
         
        از همه دل بریده ای اما
        سمت آرامشت کمی ابریست
        لاجرم باید از خودت ببُری
           شاید این قصه آخرش جبریست...
         
        آه راوی ببخش شرمنده
        هی تو داری کلاف می بافی
        می توانم بگویم از دردم
        پس تو ساکت بمان که علًافی
         
        بگذریم از هرآنچه که گفتی
        شک نکن ساده ای نمیدانی
        از نگاهی که منع تفسیرست
        حرف هایی نگفته می خوانی؟
         
        شرم شب کوچه گیِ بی او را
        حق بی او نفس زدن ها را
        حال این روزهای  کاهی را
        بغض خاموش سرو  تنها را
         
        جز خودم هیچ کس نمی فهمد
        باید از ریه هام بستاند
        هرم کبریت عشق می گیرد
        داس تقدیر باغ می داند
         
        مرگ یک آرزوی بر بادست
        که از او مختصر طلب دارم
        شب به شب حرف می زنم با او
        بس که از انتحار سرشارم
         
        بعد عمری که بی تو سر کردم
        امشب اما کنارت اینجایم
        خوب شد ما دوباره تنهاییم
        گوش کن پس به دردودل هایم
         
        طعم تندیسگی* چشمانت
        در خیابان تار تنهایی
        خط به خط امتداد عشقم شد
        در خیالم چقدر زیبایی
         
        بی سبب می روی و می آیی
        در جهانی که وسعتش گویاست
        تلق گنگی به دور ابعادش
        خواب هایم حقیقتا پویاست
         
        با همین واژه های سرخورده
        می شود تا طلوع فردا تاخت
        مدعی شد که باز برگشتی
        سنگ در چاه رفتنت انداخت
         
        آخرین دفعه قبل پروازت
        پشت هم بغض و گریه می کردی
        سیر گفتی که دوستم داری
        قول دادی که زود برگردی
         
        گفتمت باش تا که من باشم
        در نگاهت سکوت می لرزید
        خنده ات ضربدر هراست شد
        چشم دنیا به من حسد ورزید
         
        تا که آخر شد آنچه که گفتی
        قبل دیدار ما تو پر بستی
        توی خاکی نمور خوابیدی
             باز اما درون من هستی...
         
        هیچ چیزی مرا نمی فهمد
        جز همین شعرهای وامانده
        ارزشش را فقط تو می دانی
        آه ای هم قطار جامانده
         
        خسته ام مثل پیرمردی که
        صید دریای بی پناهی شد
        رفت تا انتهای رویایش
        عاقبت حاصلش تباهی شد
         
        آی راوی کجای این شعری؟
        پس بگیر از من آنچه که دادی
        پیرکردی مرا و در رفتی
         می شود حدس زد تو صیادی...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6