يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر محمد ایثاری نیا (جوینی)
آخرین اشعار ناب محمد ایثاری نیا (جوینی)
|
بسان تو راه می رفتم
بسان تو سلام....
برای اینکه بگم بزرگ شدم
کفش هاتو پام.....
هنوزم آرزو دارم بگیری دست هايم
به یاد دوران کودکیم
قدم بزنیم در کوی و دشت....
صبح های زود خرداد
بیدارم کنی برای چیدن توتِ شیرین
دستم رو رها نکنی که گُم خواهم شد در خاطرات
یک بار دیگر باز در جواب
شب هاي ناراحتیم
بگو "درست" می شود
و من دلگرم دلداری تو.....
رها کنم همه دلگیری هایم
نكند كه دستم را رها كني ، که هنوز بزرگ نشده ام
هرچند
تو مسافر ابدیت شدی
و من
هنوز منتظر خنده های قشنگ تو
به هر بهانه ای
اما فقط می توانم بگویم
ای مردِ روزای سخت
"پدر"
روز "تو " خجسته باد............02/03/92
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.