مخمل فیروزه فام آسمان
شک ندارم رنگ احساس من است
مهر* می تابد خرامان آن وسط
مثل چشمانت که در من روشن است
*
خوب می دانم که تو لایق تری
آه آیینه گواهت بوده است
اطلسی ها هم شهادت داده اند
عاشقی تنها گناهت بوده است
*
نیمه ی گم گشته می دانی مرا؟
نیمه ی راهم پر از دلواپسی
با من اما پایه باشی بی گمان
از مجاز* من به حق* هم می رسی
*
من به این باور رسیدم بعد از این
پیکر خاکی فرو باید گذاشت
رویشی تا بی نهایت لازمست
فصل سبزی پیش رو باید گذاشت
*
راهمان از شهر هفتم دور شد
ما بهشتی بوده ایم اینجا کجاست!؟
گرچه آسان نیست رفتن، می رویم
عشق او پشت و پناه ما دوتاست...
پ.ن 1- مهر : خورشید
پ.ن2- مجاز: عشق مجازی
پ.ن3: عشق حقیقی
پ.ن 4: نظرم در مورد مقایسه ی عشق مجازی (با هوس اشتباه نشود) و عشق حقیقی (عشق ناب الهی)را در شعر حقیقت یا مجاز ( پی نوشت شعر عشق اصلن چیست) نوشته ام... خیلی ها معترض شدند که عشق مجازی هم لازمست. قبول دارم اما عشق مجازی فقط در یک صورت عامل رشد می شود آن هم زمانی که پلی شود برای رسیدن به عشق حقیقی(عشق ناب الهی)... که اگر رود به دریا نپیوندد...
ببخشید که پی نوشتها طولانی شد در محضر اساتید عزیزم درس پس میدهم...
سرزنده باشید به عشق یگانه دوست