يکشنبه ۴ آذر
جشن در میان سینه ام... ---نام تو ----خدا هم شعری از سهیل حاتمی
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ ۱۵:۲۱ شماره ثبت ۳۳۵۲۸
بازدید : ۴۴۲ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب سهیل حاتمی
|
روزگاریست دهانه ی پیپم همانند دهانه ی دودکش قطاری پریشان وبی قرار سوت میزند وبوی دود تعفن خاطرات و توتون که ب هوا میروند...
وخنده های مستانه ی تصنعیم که اغاز میشوند، ریه ام ، سرفه هایم ،عجب جشنیست درمیان سینه ام
تنها جای یک اه خالیست....همین!!!
ازوقتی نامت را ملکه ی ذهنم کرده ام شیرین میزنم ...
و گاهی همانند کودکی که از ترس مادر به دامن مادر پناه میبرد خودم را بغل میکنم !!!
از خودم میترسم !!!
شبها میان خواب وبیداری نوازشم میکنی نه هستی نه اینکه نه نباشی ...
نزدیکی اما دور بسان باران پشت شیشه
دیشب با خدا دردودل کردم ارام شدم حسی شبیه خوابیدن روی موج دریا بود خوابم گرفت
چشم باز کردم دیدم ابستن تمام دردهای دنیایش شده ام...
حتی خداهم مرا درک نکرد!
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.