سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      خاک سرد

      شعری از

      عباس بر آبادی

      از دفتر رویش نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۵:۰۰ شماره ثبت ۳۱۳۶
        بازدید : ۱۰۶۶   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر عباس بر آبادی

      فرشم را پهن می کنم
      هر کجا آب باشد
      اندکی حوصله
      حسرتی نوبرانه

      غفلت می کنم
      ریگی درون آب می اندازم
      دل آب می شکند
      دلم عجب می گیرد


      داشته هایم همه را می سپارم
      به باد،
      باد، می رود زیر چنار
      می نشیند
      نفسی تازه کند

      ابر
      در زایش مزرعه درگیر
       دامنش خیس ،
      کمی از شهوتِ مزرعه  دلگیر است

      نور، هوس باز 
      دورتر از چشم خدا
      گرم در قلقلک شبنم و سبزه


      چمن بی ترس حصار
      مشغول به پوشیدن
      سبزترین پیرهنش
      با گل بته هایی رنگ به رنگ
      .
      .
      خاک چه  سرد است
      اینجا
      کفشهایم می گوید
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

      Guest

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1