چهارشنبه ۲۸ آذر
درد بندگی شعری از طارق خراسانی
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۳ ۰۵:۵۰ شماره ثبت ۳۰۶۱۲
بازدید : ۸۶۰ | نظرات : ۱۳۲
|
آخرین اشعار ناب طارق خراسانی
|
تو را ندیده به دیده،به چشمِ جان همه دیدم
به گـوشِ تـن نشــنیده، صـدای تـو بشــنیدم
به پَرده های حجابت، چه پَرده هـا کـه دَریدم
به بوی خلـوتیانت...، چه خلــوتی که گُـزیدم
چو راز ســینه بگفتم...، به پیـرِ باده فروشــم
بنوش باده بگفـت و بسـی که باده کشــیدم
به دیده گر چـه ندیدم تو را...، ولی به نهـایت
به ذرّه ذرّه ی هستی نشـــانه های تو دیدم
خبـــــر زعالـــم بالا...، میسَّــرم نشـــد آخــر
حضــیض لـذَّت دنیا...، کـه راهِ خـانه بُریدم
ز بارِگاهِ طـــریقت...، رســـیده ام به حقیقت
لبـاسِ عـافیت آنجـــا...، بـه یُمـنِ باده دریدم
چه بار های امانت...، به دوشِ من بنهـادی!!
خَمیــد بار و تو دیـدی...، کـه بُردم و نَخَمیدم
حدیثِ گـریه ســــرودی، حدیثِ ناله شـنیدم
به گـریه های شـبانه، به دشــتِ ناله دویدم
به انتظار تو گفتی : « بمانم » و همه ماندم
به بامِ حسرتِ عشقت...، نشستم و نپریدم
چـه روزگار ســیاهی، مرا که بی تو سَـر آمد
چه زَهر هاي هلاهل، ز جامِ هجر...، چشیدم
به کوچـه باغِ دل من، مخوان ســرودِ جدایی
که دردِ بندگی ات را، به جـانِ خسـته خریدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.