سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        (رمز شب دلدادگی )

        شعری از

        محمد ابراهیم جاذب نیکو(جاذب)

        از دفتر ایران بانو گل است نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ ۱۸:۳۴ شماره ثبت ۳۰۲۳۹
          بازدید : ۷۴۹   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد ابراهیم جاذب نیکو(جاذب)
        آخرین اشعار ناب محمد ابراهیم جاذب نیکو(جاذب)

        (رمز شب دلدادگی )    
        همان روزی که تن کردی حریر نرم طنازی   
        قسم خوردی محبت را به پشت گوش نیندازی
        زدی انگشت در جامی، که شیرین تر شود کامم    
        منم در دست تو کردم  طلای زرد ممتازی
        میان دفتر عشقت تعهد داده ای ان روز 
        که بی حرف و دولا پهنا، حقوقم را بپردازی  
        منم گفتم به تو   اری ،  زدم در دفترت امضا 
        تو امضا کرده ای در ان ،که عشقم را نمی بازی
        شدم در کار لبهایت ،  هوادار  هواهایت 
        تو هم در کار من گشتی ،به تیمار و شکرسازی
        بده از باجه ی عشقت همین امشب حقوقم را 
        تو هستی کارفرمایم ، تویی که   کارپردازی
        نگو تمدید کن مهلت ، که در راهی بلاخیزم  
        تو میدانی نمی خواهم،که سنگی در ره اندازی  
        عزیزم ،  بانک رسوایی ، برایت وام می گیرم
        به ابرویت قسم  باید که قسطش را بپردازی
        لباس خستگی دارم، لباس عاشقی تن کن  
        بیا با شهد شیرینت  ، که تلخی را  براندازی 
        من از دیوانگی رفتم  ،  پی پروانگی ،   اما  
        تویی کز شمع چشمانم هزاران شعله می سازی
        بگو رمز شبی ((جاذب )) که نیکویی به جا ماند
        به جز تسبیح مشتاقی ،  نباشد راه پروازی
        من از رمز شبت خواندم، که با تکرار شبگردی
        نماز شب قضا گردد ، پی سوغات شب تازی
        شراب شعر من گشتی ،کجا بردی سکوتم  را   
        الا یا ایها الساقی ، مکن با هستی ام بازی
        ((جاذب نیکو ))
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3