سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        مثنوی عشق بخش یک

        شعری از

        طارق خراسانی

        از دفتر مثنوی عشق نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ ۱۵:۱۷ شماره ثبت ۲۹۲۳۷
          بازدید : ۱۰۷۷   |    نظرات : ۱۶۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر طارق خراسانی

        با سلام و درود بی حد
        از این پس مثنوی عشق بالغ بر بیش از 2000 بیت در پُست های متعدد تقدیم چشمان همراهان صاحب دل خواهد شد.
        از دوستان شاعرِ ادیب تمنا می کنم معایب را بصورت کامنت های عمومی عنوان تا ویرایش صورت پذیرد.
         چنانچه عزیزانی نسبت به موارد عقیدتی بیان شده در مثنوی عشق، اعتراض و نظری دارند تمنا می شود نظرات خود را بصورت خصوصی ارسال نمایند و اگر موارد اعتراضی صحیح باشد بطور قطع از مثنوی عشق حذف خواهند شد، در بخش های بعدی سرایش به روش متغیّر خوشه ای را ملاحظه خواهید کرد.
        با سپاس
        مثنوی عشق ، بخش یک از قسمت اول
        (به روش متغیّر خوشه ای)
        سَر، به " بِســـم الله الرَحمـنِ الرَحیـم "
        می نـَهَم بـر ســاحتِ ربِّ کــریـم
        می نَهـَم سَر، تا سَر افرازی کنیـم
        پَرده ای از عشق را بازی کنیـم
        بخش یکم
        1.عاشقانه از حریمِ سرِّ یار
        2.می سرایم عشق را بهرِ نگار
        3.از دلِ زیبا پرستِ بی شکیب
        4.بشنو اکنون نکته هایی بس غریب
        5.تا به ضدم بر نخیزد اهلِ قال
        6.شعر من باشد تصاویرِ خیال
        7.هست سیمرغ خیالم ، تیز پَر
        8.آشیانش بر فرازِ تیشتر[1]
        9.تیشتر اِستاره ی زیبایِ دل
        10.تیشتر انگیزه ی غوغایِ دل
        11.دیده ام سیمرغ ذهنم ، رام نیست
        12.وحشی پروازِ من ، آرام نیست
        13.عقل را گو ، دفتر خود را بِهِل[2]
        14.بشنو اکنون ، نغمه ی سیمرغِ دل
        15.مرغ پرواز ست و ره پیمای عشق
        16.آشنا با وسعتِ دنیای عشق
        17.گر براین دنیا درآیی ، از خدا
        18.گونه گون بینی نگارم آیه ها
        19.در دل یک ذرِّه اش کیهان بود
        20.راهِ شیری یک اتم از آن بوَد
        21.گر تو خود بر این اتم خوش بنگری
        22.پی به رازِ آسمانها می بری
        23.در فضا باشد اَبَر چالِ سیاه
        24.در درونش نی خطا و نی گناه[3]
        25.بَطنِ آن را عالمان پوییده اند
        26.ذرّه اش را کهکشانی دیده اند
        27.من به چشم جان بسی کاویده ام
        28.در فضا خود بذر انسان دیده ام
        29.بذر انسان بذر هر موجود را
        30.بذر هرچه بود وهر نابود را[4]
        31.دوست چون حاضر بود در مغز و پوست
        32.نیست موجودی نگوید ذکرِ دوست[5]
        33.ذرّه ها زین رو همیشه ذاکرند
        34.بیش یا کم هرچه باشد شاکرند
        35.ذرّه ها را این شعور ومعرفت
        36.من نمی بینم که باشد بی جهت
        37.عشق در آنان چو دارد خود حضور
        38.ذرّه ها هستند بی شک با شعور
        39.روحِ ذره ، روح ما ، روحِ خداست
        40.وحدت از این رو دِلا آئین ماست
        41.از تفرق نیست هرگز دین شان
        42.وحدتی زیبا بود آئین شان
        43.تا بپا سازند غوغایی زنور
        44.دردل هم رفته با شوق و شعور
        45.واعتصم گویان[6] ، به وحدت می رسند
        46.بعد از آن وحدت به قدرت می رسند
        47.همّتِ عالیِ ذرّاتِ جهان
        48.خلق سازد بس اَبَر نو اختران
        49.کهکشان در کهکشان غوغایِ شان
        50.جان فدای همّتِ والایِ شان
        51.حاصلِ ناچیزشان خورشید ماست
        52.قسمتی زانان همین سیاره هاست
        53.گِردِ خود سیاره ها در چرخشند
        54.وان همه بر گِردِ خور در گردشند
        55.جاذبه آری ، چو از ذاتِ خداست
        56.هر چه خواهی این پدیده در فضاست
        57.ذرّه ها شوقِ و شکوه ایزدی
        58.نقش ها ی ایزدی برجان زدی
        59.لحظه لحظه عشق بازی می کنند
        60.در فضا خورشید سازی می کنند
        61.ضرب با مجذور نوری می شوند
        62.ناگهان آغازِ شوری می شوند
        63.زانفجار شوقِ شان باید که دید
        64.چرخ های بی شمار آید پدید
        65.بی نهایت کهکشان از ذرِّه ها
        66.جمله می رقصند در اوج سما
        67.رقص های کهکشان را دیده ام
        68.نغمه های سازشان بشنیده ام
        69.بوسه های کهکشان بس آتشین
        70.رقص ها شان وه چه زیبا دلنشین
        71.خوشه هایِ کهکشان چون زلفِ یار
        72.حلقه حلقه روی هم ، وان بی شمار
        73.این همه بنگر نگارا ، با « اَبَر
        74.خوشه های کهکشانی » ، در سفر
        75.شد اَبَر خوشه زنوع کهکشان
        76.ذرِّه ای کوچک به قلبِ این جهان
        77."ماده ی تاریک"[7] باشد درفضا
        78.زنده گرداند همانا مرده را
        79.بشنو ازجان ، خود انرژی سیاه
        80.هست تا هستی نگردد خود تباه
        81.چون جهانی خود زهم پاشیده شد
        82.ماده ی تاریکِ آن بلعیده شد
        83.ماده ی تاریک را نامم که خام
        84.خود زنو سازد جهان ، گرشد تمام
        85.از «انرژی سیه»[8] بشنو که آن
        86.می دمد روحِ محبت بر جهان
        87.منشاء دانش در آنجا دیده ایم
        88.خوشه ی دانش زآن بر چیده ایم
        89.آن انرژی سیه ، آرام و مست
        90.می نوازد ذرِّگان را هرچه هست
        91..ذرِّه ها را جان قوی سازد زخود
        92.آدمی ، هرگز ازآن آگه نشد
        93.مرکز قدرت بود آنجا نگار
        94.می شود بر چشمِ دانش آشکار
        95.در فراسویش جهانِ دیگری ست
        96.عشق را ازآن بسی بازیگری ست
        97.اتفاقی نیست این هستی ، نگار
        98.سازه ها دارند یک پروردگار
        99.ذرِّه ها دانسته از هستی بسی
        100.نکته ها ، تو کی برآن دانش رسی؟
        101.ای بشر اکنون تو و بی همتی
        102.فکرنامی و زری و قدرتی!
        103.مرده می آیی و مرده می روی
        104.کی کنی فهمِ کلامِ مثنوی
        105.«اندک اندک جمعِ مستان می رسند»[9]
        106.عاشقانِ کویِ هَستان می رسند
        107.اندک اندک جهل پنهان می شود
        108.رستمِ دانش به میدان می شود
        109.اندک اندک باده می جوشد به خُم
        110.با نوایِ اِنَّ اَصبَح ماؤُکُم[10]
        111.ای بشر ، عاشق شو، ورنه باختی
        112.خویش را در کامِ غم انداختی
        113.جمله ی ذرّات عاشق پیشه اند
        114.با شعور و صاحبِ اندیشه اند
        115.دانش ذرّه ، فراتر از بشر
        116.آدمی هرگز ندارد زان خبر
        117.قدرتِ آنان نگـنجد در خیال
        118.وین همه قدرت ، نمی گردد زوال
        119.مهربانی ، مهر ورزی در جهان
        120.ذرّه ها را شد ز ایزد کارِ شان
        121.ای بشر برحال خود باید گریست
        122.بِه ز ما شد ذرّه را آیینِ زیست
        123.او خبر دارد ز ما ، از جان و تن
        124.ما پریشان بی خبر از خویشتن
        125.خلقتِ ما ، بی مَدَد از ذرّه نیست
        126.گر خطایی گفته شد ، آن گو که چیست؟
        127.آی انسان سازه ی ذرّات ، هان
        128.نیستی تو ، آنچه داری در گمان
        129.ذرّه ها دانند خود از سازه ها
        130.واز خدا شد ذرّه را آوازه ها
        131.آی انسان ، گوهری در ذات توست
        132.خود برآن بنگر که آن مرآت توست
        133.آی انسان ، قدرِ این گوهر بدان
        134.گوهرِ عشق است آن دُرِّگران
        135.سال ها دانش نمی داند چسان
        136.اِنحِناء یابد که اجرامِ جهان
        137.لیک می گوید چه آسان جان سخن
        138.طول را خود در گِرانِش، او به من[11]
        139.هست در ذرّه نهان نیروی عرض
        140.بس فراوان آن بوَد در طولِ ارض
        141.جنس این نیرو ز مغناطیس باد
        142.کان خدا ، در خلقتِ گیتی نهاد
        143.لیک این قانون به سیال است و پس
        144.تا که فهم آن کنی ، این نکته بس
        145.تا نگردد ذوب یکی جرمِ سما
        146.کی شود گویی مُدَوَّر در فضا ؟
        147.سنگِ جامد درفضا کی گِرد شد؟
        148.تا نگردد ذوب ، همان بادا که بُد
        149.شرطِ اول ، شرطِ سیالی آن
        150.تا بگردد آن مُدوَّر از میان
        151.این پدیده در فضا ، اوج شعور
        152.باشد از تنها خداوندِ فکور
        153.این شکوه و شور و زیبایی نگار
        154.کان به گیتی دیده شد خود بی شمار
        155.فهم آن در اهل بینش دیده ایم
        156.امرِ رَب در آفرینش دیده ایم
        ادامه دارد
        پ . ن
        [1]- تشتر. [ تَ تَ ] (اِخ ) نام میکائیل علیه السلام . نزد ایرانیان تشترت فرشته باران است . (یادداشت ایضاً). در پهلوی تیشتر، اوستا تیشتریه؛ از توصیف اوستا شکی نمی ماند که مراد از تشتریه ، ستاره ی شعرای یمانی است که در زبانهای اروپایی سیریوس و کانی کولاگویند. «بارتولمه صص 651 - 652». فلوطرخس مورخ نویسد: [ بر طبق عقیده ی ایرانیان ] هرمزد سیریوس را نگهبان و پاسبان ستارگان قرار داد. در «تشتریشت » بند 44 آمده : «ما ستاره ی تشتر درخشان و باشکوه را تعظیم میکنیم که اهورمزدا، او را سرور و نگهبان همه ستارگان برگزیده ، چنانکه زردتشت را برای مردمان . « تیشترینی در اوستا نام جمعی از ستارگان است که در نزدیک تشتر هستند و او رایاری میکنند. هوگ ، تشتر را با تیر (عطارد) یکی دانسته ولی معلوم نیست که تشتر وتیر هر دو دارای یک ریشه ی لغوی باشند اگرچه تیشتریه ی اوستایی در پارسی «تیر» گفته میشود. یشت هشتم (تشتریشت ) را معمولاً «تیریشت » گویند و چهارمین ماه سال وسیزدهمین روز هر ماه که بنام فرشته ی تیشتر است .تیشتر تخلص دوم شاعر است و نخستین تخلص او طارق بوده است وآن نیز به معنای الهه باران وستاره ی سحری و سوره ی هشتاد وشش قرآن کریم است.
        [2]- هِل - به معنی نهادن است وبهل یعنی بگذار
        [3]-تفسیر بیت:در ماهیّت هستی گناه و خطا وجود ندارد واَبَر چاله فضایی در اینجا تمثیلی از ورود جهان های بسیار در یک گوی نوترونی است . چون خدواند سبحان خلقت خویش را به درستی وبا دقت ودر عین کمال به انجام رسانده است لذا در بطن و کنه خلقت گناه و خطایی متصور نیست . مقوله ی گناه که ما به آن معتقدیم از نادانی وبیماری نشأت می گیرد ونادانی و بیماری موضوعی پس از خلقت است وآن متوجه رفتارها واعمال ما می شودو می توان بوسیله دانش باآن مقابله کرد .لذاباید نادان را دانا و بیمار را مداوا کرد و این مهم میسر نمی گردد مگر باکسب دانش واستفاده ی بهینه از آن. چه زیبا پیامبر گرامی فرموده است: " اطلبوالعلم من المهد الی اللحد "زگهواره تا گور دانش بجوی
        [4]- بذر همه ی موجودات بصورت انرژی در هستی موجود است و در هر سیاره ای که موقعیت زیست محیطی زمین را دارا باشد در آنجا عین پدیده های خلقت در سیاره ی زمین نیزپدیدارخواهد شد.
        2-در چند سوره مبارک از قرآن کریم این حقیقت بارها بیان گردیده است ازجمله درنخستین آیه از سوره جمعه که خداوند عالمیان میفرماید:
        "آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ، همواره تسبیح خدا می‏گویند، خداوندی که مالک و حاکم است و از هر عیب و نقصی مبرا و عزیز و حکیم است!"
        2-اشاره به آیه مبارکه واعتصموابحبل الله جمیعا ولا تفرقوا
        [7] - ماده تاریک “dark matter”
        دانشمندان دریافته اند که جهان از23%ماده تاریک و73%انرژی تاریک که نامرئی هستند و4% که شامل میلیاردها کهکشان وابرخوشه های کهکشانی ست تشکیل یافته است و منظومه ی شمسی نسبت به آن 4% مرئی شناخته شده مقداری بسیار ناچیزاست و اگر روزی بشر بتواند حجم میلیارد ها کهکشان وابرخوشه های کهکشانی را محاسبه کند عدد به دست آمده ، نسبت به حجم منظومه شمسی بی نهایت بزرگ خواهد بود و اگر خواسته باشیم سهم منظومه ی شمسی را از4%مذکورمحاسبه کنیم باعدد بی نهایت ریزی مواجه خواهیم شد.امکان دارد ماده تاریک ازجذب ذرّات عجیب و غریب باریونیک "baryonic"تشکیل شده باشد.
        [8] -انرژی تاریک” Dark Energy “
        یافته های علمی نشان می دهد حدود 73%از حجم هستی راانرژی تاریک به خود اختصاص داده است . سرعت انبساط جهان از نقطه آغاز که حدود 15 میلیاردسال پیش صورت گرفته در نیمه اول با کاهش مواجه بوده ولی از انرژی تاریک می توان دریافت که ازهفت ونیم میلیاردسال گذشته جهان مراحل انبساط خود را سریعترطی کرده است ،بدون هیچ شکی ماده تاریک وانرژی تاریک مصالح ساخت هستی بوده و خداوند قادر و متعال ،جهان های دیگری را نیز خواهدآفریدوبطور قطع چرخه ی زندگی متوقف ناشدنی است زیرا رب العالمین نیروی جاودانی است وپ ایان و توقف بر آن متصور نیست و زندگی بعد از تحول جسم حتمی میباشد . ازدیدگاه حکمت نوین وحدت تمام این مجموعه ذره ی ناچیزی از هستی بی نهایت است.
        [9] - مصرع از مولوی
        [10] - قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍ
        بگو: به من خبر دهید، اگر آب شما [به زمین] فرورود چه کسی برای شما آبی روان [پدید] می آورد؟
        [11] -گرانش، نیروی مرموزی است که هرچند نظریه نسبیت عام اینشتین، آن‌را به خوبی توصیف می‌کند؛ اما منشا آن کماکان ناشناخته است. آیا می‌توان جهت‌گیری آرایش اطلاعات اجسام مادی را در فضا عامل گرانش دانست؟
        اگرچه نیروی جاذبه ابتدا توسط قوانین نیوتن و سپس نسبیت عام اینشتین به خوبی توصیف شد، با این وجود ما هنوز نمی‌دانیم چگونه خواص بنیادین جهان با هم ترکیب می‌شوند و این پدیده را ایجاد می‌کنند. قوانین نیوتن و اینشتن به ما می‌گویند که گرانش چگونه عمل می‌کند اما از منشأ پیدایش آن چیزی بیان نمی‌کنند.
        اریک ورلیند از دانشگاه آمستردام هلند، رویکرد جدیدی را برای توصیف نیروی جاذبه پیشنهاد کرده است. این فیزیکدان نظری و از تئوریسین‌های برجسته نظریه ریسمان، استدلال می‌کند که جاذبه گرانشی ممکن است ناشی از جهت آرایش اطلاعات اجسام مادی در فضا باشد.
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۶۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        رضا نظری

        ،

        طارق خراسانی

        ،

        آرامش ظهرابی

        ،

        تینایاسین

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        عظیمه ایرانپور

        ،

        مهرآفرین

        ،

        يدالله عوضپور آصف

        ،

        منصور دادمند

        ،

        حسین رضایی

        ،

        علی اسماعیلی

        ،

        حمید راد ( احسان )

        ،

        مژگان روحانی

        ،

        مرتضی کشاورز (تفاوت)

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        ،

        نگار حسن زاده

        ،

        مهرداد رنجی(رنجور)

        ،

        کیوان رادفر

        ،

        ساحل شیدا(ساحل)

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        فروزان شهبازي

        ،

        صفیه پاپی

        ،

        شرمینه بهاروند

        ،

        عبداله حسینی

        ،

        فاطمه نجف زاده

        ،

        زهرا کاظمی

        ،

        علی اصغر احتشامی راد ( راد )

        ،

        وحید ممی زاده

        ،

        ابراهیم اشراقی

        ،

        مریم محمدی

        ،

        آگاه ( بختیاری )

        ،

        محسن آریان

        ،

        باقر رمزی ( باصر )

        ،

        فاطمه رها

        ،

        اله یار خادمیان(صادق)

        ،

        فرهنگ باریکانی (صالح)

        ،

        محمد نوزادي

        ،

        عادل دانشی

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        ناهید معین (پوپک)

        ،

        شیوا شاکری پور(ساغر)

        ،

        عبدالوهاب (وهاب) شیرودی

        ،

        بهزاد رستمی

        ،

        نسيم خسرونژاد صبا

        ،

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        ،

        باقر اللهیاری

        ،

        علی ناصری(عین)

        ،

        عليرضا حكيم بيرانوند

        ،

        مولود پورصفا

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        خدیجه زینالی ( مهربانو)

        ،

        حمید لاور

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        هدیه قادری( مهتاب)

        ،

        حوریه هاتف

        ،

        اوکتای سلامی

        ،

        غلامرضا مهدوی(مهدوی)

        ،

        زهرااحسانی

        ،

        مینا علی زاده

        ،

        منوچهر مجاهدنیا

        ،

        محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        ياسمينا

        ،

        ماه بانو

        ،

        ناهید زرین نگار

        ،

        پژمان میکائیل

        ،

        ثالث

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7