سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      عهد الست

      شعری از

      صفیه پاپی

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۲۶ شماره ثبت ۲۶۸۶۸
        بازدید : ۷۶۳   |    نظرات : ۵۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر صفیه پاپی

       
      نازنین شرمنده هستــــم نازنــین
       
       
      آه آزردی ز دستــــم نـازنیــــن!؟
       
       
      بـاز آوردی به یــادم عــــهد دور
       
       
      بــــــله را گفتم و بســتم نازنــین
       
       
      این نمی دانم که چندم باری است
       
       
      بستـه ام عهد  و شکستم نازنـین
       
       
      گــر هوای دانــــه ام در سر نبود
       
       
      بر زمین کـــی می نشستم نازنین
       
       
      باز خــواهم فرصــتی دیـگر دهی
       
       
      شاید از این دام رســـتم نازنیـــن
       
       
      قیل وقال وعجز ولابه کارم است
       
       
      غــیر از این آید ز دستم نازنین؟
       
       
      بــــــا تمام این هـیاهـــوهای من 
       
       
      خوب می دانی که هسـتم نازنین!
       
       
       
       
      پی نوشت:
       
       
      در قرآن سخن از پیمانی عظیم که خداوند از انسانها گرفته است به میان آمده:
       
      وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ
       
      أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلیشَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ.
       
      «به یاد آور زمانی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنها را بر
       
      گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پروردگار شما
       
      نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. برای اینکه در روز رستاخیز نگویید
       
      ما از این غافل بودیم.»

       

       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2