جمعه ۷ دی
|
دفاتر شعر علی اصغر اقتداری (حرمان)
آخرین اشعار ناب علی اصغر اقتداری (حرمان)
|
یک روز می آیی به دیدارم، با کوله باری از پشیمانی
آن روز جای گل به چشمانت، جا کرده خاری از پشیمانی
از باد می پرسی نشانم را، از خاک می بویی مرا، امّا
وقتی نمی بینی وجودت را، جز در حصاری از پشیمانی
تنها نشانم را که یک سنگ است، گرمای دستت لمس خواهد کرد
یک سینه هِق هِق، یک دهان فریاد، همراه داری از پشیمانی
داغ هزار «ای کاش!» می روید، بر سرخی لب های خاموشت
من سبز خواهم شد ولی افسوس، بر داغزاری از پشیمانی
دور از نگاه این و آن با خویش، از دشت سبز عشق می گویی
وقتی ندارد باغ رؤیایت، جز برگ و باری از پشیمانی
از دست های خواهشم دیگر، حتّی نشانی هم نمی یابی
آن گاه می گردد زچشمانت، صد چشمه جاری از پشیمانی
آن روزها در بی امان خشم، پرپر شد و امروز ما ماندیم
در سنگلاخ جاده ی غربت، با کوله باری از پشیمانی
تاریخ تولد این شعر 1373
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.