سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شفق خاکستری

        شعری از

        حیدر امیری جهمانی

        از دفتر راست من نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۳ ۱۸:۵۰ شماره ثبت ۲۶۷۲۰
          بازدید : ۱۲۵۲   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حیدر امیری جهمانی

        همیشه دستم خالی است ، دنیای من نارنجی است
        شعری به دست دارم کنون که رنگش ارغوانی است
        الآن که غمناکم کمی ستاره بی بخت  نشده
        الآن خدا نرفته خواب ، چیزی هنوز ثبت نشده
        این  ثبت  اسناد  دغل کز ما ببرده عقل و هوش
        عالم اسرار هم ببود ،  سودی نبردیم ما ز دوش
        امروز که ورکن تیزیم (1) و شاخ به شاخ(2) هم نهیم
        فردا کجا رو عایلیم که دوش ، پری گرده ایم
        فردا غروبی میکند ، شفق ما خاکستریست
        دنیایه ما را هم ببین که این خدا هم پولکسیت
        ببین که این مهر و الک  ،  چو  بر  سری رها  شود
        جهان که فتراکی نبست ، که خوب و بد سوا شود
        این همه از لطف خدا  کسی تمسکی نجست
        کسی به حال شهدا کسی خرابه ای نجست
        به حال هم گریه کنیم ، که این بباشد مهر ما
        حالا بشین به پای فیلم چه میرود بر سر ما
        که فرش زیر پایمان ، یا این شراب  ماندنی
        کم کم خورد این استخوان که از کمی پوسیدنی
        هر دم که فریادی کنیم ، غرش ما یه آه  شود
        این شد جفای آدمی که این لباس کلاه شود
        هر دم که ضجه میزنیم خونی سیاهان میشود
        حافظ نگفته بود به ما ، انسان چه ارزان میشود
        حیدر به لطف هر دمی شعری بر آرد آهنی
        دنیا نبود کامش ولی ، این شعر بباشد ماندنی
        توضیحات:
        1-ورکن تیز: بالا و پایین پرییدن یعنی به دنبال شادی بودن
        2- شاخ به شاخ: سر به سر هم گذاشتن
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5