دوشنبه ۳ دی
عصیان شعری از بهروز حبیبی
از دفتر گلایه نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۲۰:۱۷ شماره ثبت ۲۶۱۷۴
بازدید : ۵۱۸ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب بهروز حبیبی
|
باور یک درد عمیق
از ترس احساس سقوط
نشسته بر روی دلم
همرنگ ایام هبوط
در دل هزاران نکته است
زبان گرفتار سکوت
دردی شبیه وسوسه
پرکرده دل را از شروط
زمین به زندان زمان
اسیر دست لحظه هاست
تنم گرفتار زمین
در گذر از حادثه هاست
در بستر سرد زمین
راه رهایی بسته بود
روح اسیر و در بدر
از تن خاکی خسته بود
در کوره راه زندگی
تاریکی انتها نداشت
در ذهن ناباور من
عاشق شدن معنا نداشت
برای دل بستن من
شعر و غزل بهانه شد
سهم من از دلبستگی
سرودن ترانه شد
هر کس که دستم را گرفت
انگشت دستم را شکست
تا زخم دستم خوب شد
بر صورتم سیلی نشست
دل تنگی و فاصله بود
سهم من از ارث زمین
وارث یک عصیان شدم
زندگی ام بوده همین.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.