سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      با دستای کوچیکت

      شعری از

      علي گودرزي

      از دفتر يك وعده درد و قلم نوع شعر ترانه

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۳ ۱۴:۵۱ شماره ثبت ۲۵۵۶۶
        بازدید : ۵۹۸   |    نظرات : ۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علي گودرزي

      "با دستای کوچیکت"
      پشت پنجره دس به سینه ، آسمونو نگاه میکنم
      همین که الان به یادتم ، دارم رومو سیاه میکنم
      از این خونه ی مُرده میرم ، یه چرخی تو حیات میزنم
      گاهی کنار باغچه ی غم ، ساز گریه برات میزنم
      نمیخواد دیگه کاری کنی، من با این گریه ها میسازم
      صد بار به پایان رسیدمو، با تو رو پله ی آغازم
      میدونی من دلم نیس برم، ولی چکار کنم مجبورم
      لحظه ی غروب خورشیدم، یه بی احساسمو بی نورم
      داشتم عاشقی میکردم که ، تو دلو ازم جدا کردی
      تا بدونه حرف بری و ، با التماس بگم برگردی
      آخر این راه برام مرگه ، میفهمم دارم کجا میرم
      این خیلی خوبه که میدونم ، من بخاطر تو می میرم
      عکستو میبینم و میگم،من این عروسک رو میشناسم
      خیلی ناز بود و خیلی غوغا، بخاطرش من آسوپاسم
      از احساست میگم عزیزم ، از اینکه تو سنی نداشتی
      از اینکه خوب بودی و برام، یه یادگاری هم نذاشتی
      گاهی با دستای کوچیکت ، اشکای گونمو پاک کردی
      رفتی و این همه خوشی رو ، چه آسون با خودت خاک کردی
      من از این دس ندادم اما، دارم از اون دس پس میگیرم
      خدا عروسک رو گرفتی ، من بدجوری ازت دلگیرم
       
      این ترانه از کارای قدیم بنده اس وَ
      از زبون کسایی گفتم که کوچولو های نازنین شون رو از دست دادن….
      براشون آرزوی صبر میکنم…
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۴ شاعر این شعر را خوانده اند

      فروزان شهبازي

      ،

      علي گودرزي

      ،

      ساحل شیدا(ساحل)

      ،

      رضا نظری

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3