سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 15 آبان 1403
    4 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 5 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۱۵ آبان

        با دستای کوچیکت

        شعری از

        علي گودرزي

        از دفتر يك وعده درد و قلم نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۳ ۱۴:۵۱ شماره ثبت ۲۵۵۶۶
          بازدید : ۵۹۲   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علي گودرزي

        "با دستای کوچیکت"
        پشت پنجره دس به سینه ، آسمونو نگاه میکنم
        همین که الان به یادتم ، دارم رومو سیاه میکنم
        از این خونه ی مُرده میرم ، یه چرخی تو حیات میزنم
        گاهی کنار باغچه ی غم ، ساز گریه برات میزنم
        نمیخواد دیگه کاری کنی، من با این گریه ها میسازم
        صد بار به پایان رسیدمو، با تو رو پله ی آغازم
        میدونی من دلم نیس برم، ولی چکار کنم مجبورم
        لحظه ی غروب خورشیدم، یه بی احساسمو بی نورم
        داشتم عاشقی میکردم که ، تو دلو ازم جدا کردی
        تا بدونه حرف بری و ، با التماس بگم برگردی
        آخر این راه برام مرگه ، میفهمم دارم کجا میرم
        این خیلی خوبه که میدونم ، من بخاطر تو می میرم
        عکستو میبینم و میگم،من این عروسک رو میشناسم
        خیلی ناز بود و خیلی غوغا، بخاطرش من آسوپاسم
        از احساست میگم عزیزم ، از اینکه تو سنی نداشتی
        از اینکه خوب بودی و برام، یه یادگاری هم نذاشتی
        گاهی با دستای کوچیکت ، اشکای گونمو پاک کردی
        رفتی و این همه خوشی رو ، چه آسون با خودت خاک کردی
        من از این دس ندادم اما، دارم از اون دس پس میگیرم
        خدا عروسک رو گرفتی ، من بدجوری ازت دلگیرم
         
        این ترانه از کارای قدیم بنده اس وَ
        از زبون کسایی گفتم که کوچولو های نازنین شون رو از دست دادن….
        براشون آرزوی صبر میکنم…
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴ شاعر این شعر را خوانده اند

        فروزان شهبازي

        ،

        علي گودرزي

        ،

        ساحل شیدا(ساحل)

        ،

        رضا نظری

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4