"من هم علي.."
امشب مثل شب هاي قبل و گذشته
دنبال واژه هايي گنگ و شكسته
براي اين شعري از عمق رنج
مثل جستجوي ناخدا براي گنج
شروع اش ازعشق و درد و كينه
نفس هاي خسته،حبس توي سينه
گل هاي پژمرده ي كنار باغچه
صداي نعره شب و فرياد غنچه
انتهاي كوچه اي بن بست و تاريك
سكوت ، خوابيده در راهي باريك
نگاه من به ديوار و ، قدم تا وفا
قدم تا جايي پر از عشق و صفا
نوازش ، زنگي كهنه و لخت
دري باز و : نگاه غمگين يك دخت
پيچيده صداي تعارف ها و خنده
صداي دختري پاك و يك دنده
بي اراده قدم برداشته ام بنده
يك دست چاي و دست ديگر قنده
توي نگاهش مثل بيد لرزيدم
مثل عشق و وفاي اوجايي نديدم
دو دست حلقه به ليوان چاي ام
سوال ميكند و ميلرزد هنوز پايم
سرم پايين و با فنجان هم آغوشم
مرتب سوال ميكند و سراپا گوشم
سوال هايي از جنس معرفت
حرف هايي از من باحس مخالفت
اسم توچيست من زيبا هستم
بازهم من ساكت مثل بيد، سستم
مرتب ميپرسد انگار بازجوست
اسمت چيست؟ بگو اي دوست
نگاهي زير چشمي من به او
به دختري كه زيباست همانند آهو
چشمايي كشيده ، ابروهايي كمان
لبخندي باريك و زيبا و مهربان
لرزش و نگاهي خيره به آسمان
من هم علي ، سخت آوردم به زبان
نگران و بي تابم ، همش در فرار
ميروم،فرداي خدا هم ميشود تكرار
در اين تنهايي ، لرزان و بي تاب
نگاهم به عكسش به ديوار ، توي قاب
نگاهي به روز اول آشنايي خيره
تو تنها توي يك قاب، با روباني تيره
چه مظلوم ، با دل بي گناهت رفتي
با همان معصوميت نگاهت رفتي
منم تنها ام، درآن بن بستي تاريك
مرا تنها گذاشتي در راهي باريك
(شاعر : علي گودرزي)
****************************
دیگه این یکی رو اگه نقد نکنید جدی جدی قهرقهرقهر...