سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
  • روز اسناد ملي
28 شوال 1445
    Monday 6 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۱۷ ارديبهشت

      نگاه کن

      شعری از

      ناصر ترهنده (یارا)

      از دفتر کاکتوس نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۳ ۱۰:۳۹ شماره ثبت ۲۵۵۳۶
        بازدید : ۶۸۳   |    نظرات : ۵۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ناصر ترهنده (یارا)

                ( نگاه کُن )
      شروعِ هر کلامی ، اگرچه سخت باشد
      عبارتِ نخستین کلیدِ بخت باشد
       
      رقابت است اکنون ، میان شوق و تردید
      یگانه یارِ یارا، گُلی برای او چید
       
      اگر سروده شعری برای مهر و پائیز
      زِفصلِ شادِ درس و کتاب و دفتر و میز
       
      نگاه کُن به دنیا، چقدر خوب و زیباست
      از آسمان و رود و زمین که خانه ی ماست
       
      صدف کنارِ ساحل ، چه رمزها که دارد
      رها نموده خود را ، تو را به فکر آرد
       
      ترانه های بلبل شنیده ایم باهم
      رفاقتِ درختان زِ شاخه های درهم
       
      همیشه با طراوت ، نسیمِ صبحِ فردا
      ندیدنِ طلوعش، همیشه حسرتِ ما
       
      در آسمان تو دیدی ، کبوتری به پرواز
      هراس هم ندارد ، زِ کرکسان و از باز
       
      از آسمان ببارد، دوباره و دوباره
      همیشه پشتِ یک ابر، هزارها ستاره
       
      لحاظ کرده پائیز ، که باد آورد نیز
      من و تو و تو و ما، بهارِ علم برخیز!
       
      سرودِ صبحگاهی به رویِ صف ، همین است
      جوان بکوش آری ، که راه علم این است
       
      دگر نگو تو از غم ، زِ سُستی و زِ ماتم
      سحر اراده ای کُن ، برای حلِّ هر غم
       
      لبالب است دریا، پُر از حباب و رؤیا
      یکی یکی شکوفد، جوانه های زیبا
       
      مرا به دامنِ خود، صدا زده طبیعت
      امان به دوریِ آن ، نموده ایم عادت!
       
      نشانه های خوبیست، زِ خاطراتِ دورم
      یکی زِ با تو بودن، پُر از نشاط و نورم
       
      کنارِ تو چه راحت ، پُر از صفا و لبخند
      مگر توان بُریدن، دل از تو لحظه ای چند؟
       
      محال را من و تو ، زِ ذهن پاک کردیم
      هنوز وقتِ بازی برنده ایم و مَردیم
       
      رسیدنِ به موقع، کتاب و دفتر و دوست
      مگر شود فراموش؟ دلم پُر از هیاهوست
       
      از این همه تصوّر دلم به شور افتاد
      همین صدای زنگ و سرود و نغمه ی شاد
       
      نگاه میکُنی  تو، دوباره روی تقویم
      وَ روزِ خوبِ تعطیل، به تو نموده تقدیم
       
      در این تصوّرم که ، زِ شعر گویمت باز
      ولی نیازِ آن نیست، که کشف کرده ای راز!
       
      یگانه خالقم را ، سپاس و شکر گویم
      که این توان به من داد ، نهال شعر رویم!!
       
      سروده : ناصر ترهنده ( یارا )
      اول مهرماه 1391–مسجدسلیمان
      توضیح : در این شعر رمزی وجود دارد به این گونه که اگر حروف اول تمامی مصراعها را به ترتیب کنار هم بگذارید این جمله ساخته میشود:
      شعری از ناصر ترهنده اهل مسجدسلیمان یکم مهرماه نود و یک
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0