"به نام ایزد منان"
برزخ ِ مادرانه
سقف زندگي سوراخه وقتي
باروناي دلهره ميزنه
ديوارا همه نمورن وقتي
عشق ِ شعرم تفسير ِ يك زنه
ديوارا مثل اون مرديه كه
يك زن يك عمر و به اون تكيه داد
مثل چشمي كه وقتي تورو ديد
توي خلصه ي اشتباه افتاد
قلم شدي واسه بي كسي ها
شدي مصرع ، تا ترانه شدن
شدي يه زخمْ خورده ي ديروز
شدي "ما" تا بي كرانه شدن
شدي سكوت تا كه بفهموني
هنوزم به حَريمِت پايبندي
با اينكه خودت از جنس دردي
بازم واسه بچه هات ميخندي
نشون ميدي دردو واسه چاره
واسه دلي كه از دنيا خونه
ميگي كه مرحم نداره هيچي
ميگي نرو...كه دنيا بي جونه
گرماي تنت داغه هنوزم
دنيا واسه تو هيزم شد ، سوخت
يه جهنم سهم ِ تو ِ مادر
وقتي خدا بهشتو فروخت
دلت نگيره از سايه ي من
اينكه چقد شبيه ِ يه گرگه
يه بَرّه ترس داره از خودش
حق بده... چون كه سهم ِ اون مرگه
گناه، به گردن دارم يك شال ِ
سبز، مايل به قرمز ِخوني
همه بچه هات ميدونن مادر
انكار ِگناه ِ من و اوني
مُردن راحته وقتي كه ميشه
واقعا با شال، خود كشي كرد
استخون ميتركه وقتي كه
داره سرد ميباره به درد
دنيا بازي داد تورو اما تو ....
به همين سكوتت راضي موندي
ول كن ... برزخ ِ مادرانه رو
هنوزم مهره ي بازي موندي؟!
ديواري كه زير ِ آوارشي...
نگاهِش كن كه همون مَردت ِ
هموني كه با تو نمور ميشد
هموني كه عاشق ِدردت ِ
عشقتو بهش ، يه خيانت كن
بذار از تو زَهر ِ مار ، بِنوشه
وقتي كه عاشق دردت ميشه
بايد دنياي اون زيرو رو شه
***************************
ممنون از همراهیتون دوستان عزیز...
خواهشا نقد کنید که بدجور روی این شعر خواستار نقد دارم...
البته آقای مجاهدنیا این شعر رو در یک سایت ادبی دیگر مطالعه کردن...
و از لطف ایشون خیلی سپاسگذارم...
از شما دوستان و همراهان عزیز هم سپاسگذارم...