سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        چهار بهارانۀ خزان زده!

        شعری از

        بهروز عسکرزاده

        از دفتر من عاشق تو ام نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ فروردين ۱۳۹۳ ۲۲:۰۷ شماره ثبت ۲۴۸۶۵
          بازدید : ۵۹۴   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         

        (دردا که خزان

        زرتارش را

        در پرند بهارانه­ هامان هم تنیده است.)

         

        1)

         

        ای بهار جان فزا

        دیر کرده ­ای چرا؟

        مهر خود ز بوم ما دریغ کرده­ ای چرا؟

        نازنین!

        ای گریزپا نگارگر!

        وی یگانه پردۀ شگرف پرنگار این زمین،  ببین!

        جان و تن هنوز هم یخی­ ست؛

        این همه درنگ جانگزا برای چیست؟!

         

        2)

         

        ای بهار دلگشا!

        پُرشکیب دلربا!

        پس چرا همیشه دیر می ­کنی؟ بیا!

        با سرود "سبزۀ بهار" خود بیا!

        با شکوه مهر شب ستیز زرتبار خود بیا!

        آب کن یخِ ستبرِ شومِ این زمانه را

        بشکن این فسون دیرپای بس ستمگرانه را

        تا که گوش جان

        بشنود ترانه­ های دلکش جوانه را؛

        تا که چشم دل

        بیند آن درخش جاودان جادُوانه را.

         

        3)

         

        ای بهار رازناک!

        ـ آرزوی جان شورمند تابناک ـ

        آگهی که سوخت از فراق تو شکیبمان؟

        گر تشی به "طور" شد شگرف بی ­زمان،

        درخوری تو هم؛ جهان جهان!

         

        4)

         

        ...

         

        شرم کن بهار!

        هر زمان کهاز ورای پرده های زمهریر

        رخ نموده ای،

        خنجری نهان به زیر پر

        دست دی از آستین خود به در ...

        بهرمان ربوده ­ای!

         

        3/1/91 (با ویرایش تازه)

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2