غزلی پارسی و غزلی بلوچی

:30
درود استادبزرگوارم
زیبا بود
مبارک استاداحمدی زاده ی عزیزباشه

درود بر جناب ايوبي خرسندم كه باز توفيق ديدار يافتم دست مريزاد

درود بر شما و شعرهای زیبایتان و بخصوص شعر ناب بلوچی .
و درود بی پایان به مردم خونگرم چابهار و کنارک که هنوز هم خاطرات با هم بودنشان را فراموش نکرده ام .

درود بی پایان بر شما
شعری بسیار زیبا از شما خواندم
ممنونم و مانا باشید

خیلی قشنگ بود
و من با لبخند خوندم

عرض ادب و احترام
بی نهایت شیوا و موزون با موسیقی معنوی
و هنرمندانه .........
اما در اطناب از مرز غزل گذشته و به قصیده نزدیک شده
که اگر درونمایه ان ممدوح باشد که نبود ..
و
کزعشق نجیب او، (من؛من ) سرگشته وحیرانم!
از وزن خارج شده ؟؟؟
البته نظر بود و انتقاد نیست ... وهرچند از زیبایی شعر کاسته نمیشود ...........احسنت و احسنت

..............‌‌‌ .................
زیبااااا بود و دلنوااااز
هزارااان درود
........ ... ....... ..........
هدیه به اهالی خوب شعر ناب

حکیم ژاپنی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود. مردی به او نزدیک شد و گفت مرا به شاگردی بپذیر!
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن.
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد.
حکیم گفت برو یک سال بعد بیا.
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت کوتاهش کن.
مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند.
حکیم نپذیرفت و گفت برو یک سال بعد بیا!
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند.
مرد این بار گفت: نمی دانم و خواهش کرد پاسخ را بگوید.
حکیم خطی بلند کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد.

این حکایت فرهنگ ژاپنی ها را نشان می دهد.
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت دیگران شکست می خورند. به دیگران کار نداشته باش کار خودت را بکن

عالی بود
درودبرشما

با سلام و عرض ادب به ساحت پاک عزیزان . ابتدار حضورتان عارض شوم که مقایسه با حافظ و سعدی قیاسی مع الفارق است . بعد از صد ها سال هنوز غزلی مثل غزل خافظ که جامع الشرایط ین غزل تمثیلی باشد سرود نشده و همینظور حضرت سعدی این خداوندگار سخن...اما اگر دعوا دور محور این بیت می گردد" حافظ برو سعدی گوی یک لحظه بیا اینجا
تا عشق دگر بینی در این دلِ دیوانم " بایستی عرض کنم هیچ غرور و خود شیفتگی در این بیت متصور نیست. شاعر می خواهد بگوید من هم مثل شما عاشقم در وادی غزل اینکه یا مصیبتا ندارد....عزیزان نقاد بهتر است به جای گیر دادن به یک بیت از یک شعر بلند کلیت این شعر را مورد کند و کاو نقادانه از آرایه های ادبی تا سایر ارکان تشکیل دهنده ی شعر اظهار نظر فرمایند که این به صواب نزدیکتر و موجب دلخوری را کمتر می کند....متشکرم

درود بر شما
من شعرتان و تمام نقد ها را خواندم
نظرات دوستان محترم هست.

با اجازه:
مضمون عاشقانه ی شعرتان و نحوه پرداختن به آن ستودنی است.
در برخی ابیات جذابیت خاصی وجود دارد که خواننده نهایت لذت را از خواندن شعرتان می برد.
مثل این سه بیت که از نظر بنده اوج غزل شماست:
====
شمس الْغزل قلبم ،شیرینْ لبِ خوشمزّه
از شهد شکرْ شیرتْ صد شعر بَیَفْشانم
هان! ای گُلِ خوشبویم از یادْمَبَرْ این شور
ریشه بِدَوان درمن، خاک گـُل گلدانم
یک قطره،نگاه خود در جام شرابم ریز
افزون بنما شورش در این دلِ طوفانم

===
البته شتابزدگی خاصی هم در کل غزل به خواننده منتقل می شود.
در کل غزل زیباو بقول خودتان نابی است.

درودها شاعر گرامی

خواندم و لذت بردم
احسنت


توفیق و موفقیتتان را آرزومندم